ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    6 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    6 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    200
تعداد کل بازدید ها :
    24912735
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
بررسی سروده های امیران اموی در آندلس
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,ادبیات,تاریخ
حجم فایل : 110.23 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 89 صفحه
تعداد بازدید : 482 مرتبه


قیمت: 4,600 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
امتیاز : 6

فروشنده ی فایل

ghamgin
سایر فایل ها
توضیحات :

بررسی سروده های امیران اموی در آندلس

این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد

 

فهرست مطالب


مقدمه 1

فصل اول : تاریخ آندلس

1-1 آندلس 3

1-2 فتح آندلس 3

1-3 از فتح تا برپايي حكومت اموي 6

1-4 حكومت اموي از برپايي تا سرنگوني 13

1-4-1 عصر امارت 13

1-4-2 عصر خلافت 20

 

فصل دوم : شعر آندلسی

1-2 شعر آندلسي 31

2-2 ويژگي هاي شعر آندلسي 31

2-2-1 شعر موشح 35

2-2-2 شعر زجل 36

 

فصل سوم : شعر امرای اموی در آندلس

3-1 عبدالرحمن الداخل (صقر قريش) 38

3-1-1 اشعار غنايي (احساسي) 38

3-1-2 اشعار سياسي 40

3-1-3 ويژگي شعري 43

3-2 هشام بن عبد الرحمن الداخل 44

3-2-1 ويژگي شعري 45

3-3 الحكم بن هشام (الربضي) 45

3-3-1 اشعار حماسي 45

3-3-2 غزليات 47

3-3-3 ويژگي شعري 49

3-4 عبدالرحمن الثاني بن الحكم المعروف بالاوسط 50

3-4-1 غزليات 51

3-4-2 شعر حكمي 55

3-4-3 ويژگي شعري 56

3-5 محمدبن عبدالرحمن الثاني 57

3-5-1 غزل 57

3-5-2 ويژگي شعري 58

3-6 عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن الثاني 59

3-6-1 غزليات 59

3-6-2 زهديات 60

3-6-3 هجو 61

3-6-4 ويژگي شعري 62

3-7 عبدالرحمن الثالث بن محمد الملقب بالناصر 63

3-7-1 ويژگي شعري 65

3-8 الحكم الثاني بن عبد الرحمن الناصر (المستنصر) 66

3-8-1 غزليات 66

3-8-2 ويژگي شعري 67

3-9 محمدبن هشام بن عبد الجبار بن الناصر (المهدي) 67

3-9-1 ويژگي شعري 67

3-10 سليمان بن الحكم الثاني بن الناصر (المستعين بالله) 67

3-10-1 شعر سياسي 68

3-10-2 غزليات 68

3-10-3 ويژگي شعري 71

3-11 عبدالرحمن بن هشام (المستظهر بالله) 72

3-11-1 غزليات 73

3-11-2 ويژگي شعري 77

نتيجه گيري 79

فهرست منابع و ماخذ 82

ملخص الاطروحه 86

چكيده انگليسي 88


مقدمه

یکی ازراههایی که برای شناخت یک کشور ویژگی های آن وجودداردبررسی تاریخ آن سرزمین ومطالعه ادبیات آن استوقتی سخن ازاندلس پیش می آید،لزوم بررسی تاریخ وادبیات آن درذهن خطورمی کنداندلس تاریخی گسترده وپرآشوب دارددسته های مختلفی چون بربرها،گوتها،مسیحیان ومسلمانان درآنجاحکومت وقدرت نمایی کرده اند ازاین روی برآن شدیم که تحلیلی ازدوره حکومت مسلمانان دردوره امویان داشته باشیممسلمانان تقریباًهشت قرن دراندلس زندگی کردندوتوانستندباتکیه برقوای نظامی وارداین کشورشوندآنان دراین مدت پایه های تمدنی درخشان راپایه ریزی کردندودرزمینه های علمی وفرهنگی به پیشرفتهای چشمگیری دست یافتنددرنتیجه این سرزمین یکی ازمراکز مهم انتقال تمدن اسلامی به اروپاوهمچنین پل ارتباطی میان شرق وغرب درزمینه های مختلف فرهنگی شددراین مدت حکومت های مختلفی دراندلس حکمرانی کردند که یکی ازآنهاحکومت اموی استحکومت اموی دراندلس،حکومتی مقتدربوده وویژگیهایی داشته استدراین دوره دامنه ادب گسترش یافت وبرتعدادشاعران وادیبان افزوده شدوبسیاری ازعلمای شرق رابه خودجذب کرندودانشمندان بزرگی را پرورش دادند که هرکدام از آنها آثار بسیار ارزنده علمی و فلسفی راداشتندخود امراء هم اهل شعر و ادب بودند و شعر در نزد آنها جایگاه خاصی پیداکرد

اکثرتحقیقات پیشین تنها اشاره ای گذرا به این موضوع داشتندلذاانگیزه من ازانتخاب این موضوع ، جمع آوریو بررسی شعرامرای اموی بوده وبرای اینکه بحث تازه ای درزمینه تاریخ امویان دراندلس انجام شودسبب شدتابه این موضوع بپردازم وبرای انجام این پژوهش ازکتابها ومنابع موجوددرکتابخانه های ایران استفاده کردم

توجه به شعرامرای اموی چیزجدیدی نبوده،درباره پیشینه چنین موضوعی بایدگفت که درزمان مستنصرهمیک چنین کاری انجام شدههمانطورکه حمیدی درکتاب جذوۃالمقتبس به این نکته اشاره کردکه:اوازهرفرصتی برای تشویق به تالیف استفاده می کردگویندکه وقتی برای یکی ازنبردهایش از قرطبه بیرون می رفت(325ق/963م)،ابن صفارخواست که به دلیل ضعف جسمی ازهمراهی بااوخودداری کند،حکم به این شرط پذیرفت که تعهدکنداشعارامراء وخلفای اموی رادرکتابی گردآورد؛درست مانندکاری که صولی درزمینه اشعارعباسیان انجام داده استابن صفارهم پذیرفت وچنین کتابی راتالیف نمودجالب اینکه احمدبن نصر،پیش ازبازگشت مستنصر،کتاب رادرطلیطله از داوبر دو مستنصرازدیدنش بسیارشادمان شد(951،1/394)امامتاسفانه این کتاب بدست مانرسیده استوبعدازآن هم کارمستقلی دراین زمینه انجام نشده بودتااینکه من درمیانه کاربه کتابی برخوردکردم به نام الامراء الامویون الشعراء فی اندلس نوشته ابراهیم بیضوننویسنده دراین کتاب برخی ازاشعارامراءراگردآوری کرده وبه نقدوتحلیل آنهاپرداختهاماتفاوت کارمن بااین کتاب دراین است که علاوه برگردآوری همه اشعاربه دسته بندی وبررسی ویژگی های شعری آنها پرداختم ودرانتهای اشعارهریک ازامراءبه نکات بلاغی آن اشاره ای داشته ام

دراین پژوهش سعی نموده ام که باتکیه برآثارارزشمندمورخانی همچون ابن ابار،مقری،ابن عذاری،ابن بسام،وبامراجعه به منابع کهن وبااستفاده به مصداق های تاریخی مسلم درتاریخ وادب اندلس به جمع آوری وبررسی اشعاربپردازم

این رساله ی شامل یک مقدمه،سه فصل ونتیجه گیری استهرفصل ازبخشهایی تشکیل شده،نخستین فصل شامل تاریخ اندلس استباتوجه به اینکه موضوع رساله من بررسی شعرامرای اموی است لازم بوددرموردتاریخ پیش ازامراءهم بحثی داشته باشیملذابخش اول درموردفتح اندلس است وبخش دوم که دنباله بحث پیشین است اختصاص داردبه دوره ی حکومت والیان وبخش سوم شامل روی کارآمدن دولت اموی تاسرنگونی آنان است

فصل دوم شامل شعراندلسی وویژگیهای آن استشعراندلسی درزمان حکومت اموی آئینه تمام نمای شعرشرقی بوداندلسی هادائماًبامشرق زمین ارتباط داشتندوازهمان موضوعات شرقی اتخاذ می کردندوساختاروقالب شرقی رابه کارمی بردندازآنجاکه طبیعت اندلس بسیارزیبا وجذاب بودبرروح شاعرتاثیری عمیق می گذاشتازاین روی ذوق وقریحه اوشکوفامی شدوآنان طبیعت رامانند یک انسان زنده تصورمی کردندوبااوسخن می گفتندوزیبایی هایش راتوصیف می کردند

فصل سوم،شعرامرای اموی دراندلس رادربرمی گیرددراین فصل ابتداتاجائیکه درمنابع ذکرشده بوداشعارامراءراجمع آوری کردم،بعدبه دسته بندی ابیات پرداختم وباتوجه به اینکه کارم بررسی ابیات بوده پیش ازآوردن هرقطعه معنای کلی ابیات را به گونه ای آوردم که به ترجمه نزدیک استواگرنکته خاصی دربرخی ازشعراءبوده به آن اشاره کرده ام ونکاتی ازویژگی شعری آنهاراذکرکرده امدرآخرهم به نتیجه گیری آن پرداخته ام

درپایان اذعان می دارم رساله ی حاضرعاری از لغزش وکاستی نیست؛اماامیدوارم که این پژوهش فتح بابی برای پرداختن به موضوعاتی ازاین قبیل باشد

1-1آندلس

آندلس ، نامی است که عرب ها به شبه جزیره ایبریا، واقع در جنوب اروپا اطلاق کردند این سرزمین در نزد یونانیان به نام ایبریا ودر نزد رومیان به اسم اسپانیا خوانده می شد (بدر، 1980، 95)

گمان می رود که این کلمه،تحریف شده کلمه واندالیسیا باشدکه این نام از مهاجمین واندال گرفته شده استآنان مردمی از نژاد ژرمن ویا اصل اسلاوی بودند که پس از استقرار در شبه جزیره ایبریا،دولت خود را به شمال آفریقا توسعه داده وبر آن منطقه نیز حکومت کردند (بستانی، بی تا، 472-471)

از این رو نخستین قومی که در دوران کهن در این سرزمین ساکن شدند،اندلوش (اندلس،فندلس) نامیده شد (حجی،1997، 37)

شبه جزیره ایبریه در جنوب غربی قاره اروپا واقع است،که به وسیله کوه های برانس از قاره اروپا، وتنگه جبل الطارق از شمال قاره آفریقا جدا شده است از شمال غربی تا جنوب غربی آن در امتداد آبهای اقیانوس اطلس واز شرق تا جنوب شرقی آن در امتداد دریای مدیترانه است (مقری، 1968،1/152،حجی،1977، 35) بدین ترتیب اندلس ناحیه ای است آباد وخرم که دارای کوه ها وآب های روان ومعادنی از زر وسیم وبناهایی سنگی داشته است؛ مورخان اسلام وغرب از آن به نام "بهشت سرزمین های اسلامی" یاد کرده اند (حمیری، 1937، 162)

1-2 فتح اندلس

هنگامی که نیروهای مسلمان در کناره های نزدیک و جزیره های همسایه اسپانیا گسترش می یافت[1] این سرزمین تحت حکومت گوت ها بود (ابن قتیبه، 1967 ،2/86-85) مسلمانان، مغرب دور راگشوده وبر شهر طنجه دست یافته بودند وبرای سیطره کامل بر مغرب، کافی بود شهر سبته اگر در مقابل طنجه ودر سوی دیگر زبانه مغربی قرار داشت، به تصرف خود در آورند تصرف این شهراز آن جهت برای مسلمانان دشوار بود که فرمان روای شهر-کنت جولیان- با تمام توان به دفاع از آن پرداخت وهر گونه حمله ای را که به منظور فتح آنها آن جا رخ می داد، دفع می کرد با این وصف، موسی پسرنصیر[2]، مشتاق دستیابی بر این شهر مستحکم شد وسرانجام به آن چه می خواست، رسید(مونس، 1959، 52)

مسلمان زمانی که مغرب را به طور کامل فتح کردند، طبیعی بود که موج کشور گشایی شان آرام نگیرد ولذا طارق[3]با سپاهیان عرب همراه خود، در کنار طنجه اردو زد (بلاذری، 1959، 232)

موسی نیز نوزده هزار سپاهی از بربرهای به اسلام گرویده رابا سلاح وذخیره کامل در اختیار طارق قرار داد با گذشت زمان وپس از انتشار اسلام درمغرب، مردم آن سرزمین برای پیش بردن پرچم آیین نو، جرأت وآمادگی پیدا کردند بدین ترتیب اندیشه فتح اندلس یا اسپانیای اسلامی به اذهان آنان خطور کرد (مقری، 1968، 1/107، 111، 117)

در این هنگام نامه ای از کنت جولیان به موسی رسید که در آن مسلمانان را به فتح اندلس فراخوانده و وعده داده بود که سنگرهای خود را به ایشان خواهد سپرد موسی از طریق منابع اطلاعاتی کنت جولیان وهم پیمانانش با خبرشد که اوضاع داخلی اسپانیا سخت دچار آشفتگی واختلاف سیاسی است واز این روی، به ندای وی پاسخ مثبت داد (ابن عذاری، 1951، 4/2؛ مؤلف مجهول، 1981، 5)

در پی پیشنهاد جولیان مبنی براین که سبته وپایگاه های دیگرش را در اختیار مسلمانان گذاشته وگشتی های خود رابرای حمل لشکر اسلام در اختیار آنان قرار داده ولشکر خود رابه موسی سپرده واورا در تمام مراحل راهنمایی کند، موسی از خلیفه اموی ولید بن عبدالملک برای شروع عملیات نظر خواست وخلیفه موافقت خود رابا این شرط اعلام کرد که نخست، قدرت اندلس را با اعزام گروه هایی برای حمله های کوچک وگذارا بیازمایند (مؤلف مجهول، 1989،5 عنان،1366، 1/37)

بدین منظور در رمضان 91 ق برابر با 710 م نیروی کوچکی مرکب از پانصد تن از جنگجویان که صدتن از ایشان سواره بودند با گذر از تنگه به شبه جزیره ایبریا در آمدند این حمله به فرماندهی ابوزرعه بن مالک معافری انجام شد این گروه در جزیره ای مقابل سبته که بعدها به نام فاتح آن، "طریف" نام گذاری شد، فرود آمدند وحملات خودرا آغاز کرده، با انبوهی از غنایم به دست آمده به سلامت باز گشتند موفقیت آمیز بودن این یورش، مسلمانان را به فتح اندلس امیدوارساخت وآنان را تشویق کرد به فرماندهی طارق به حمله ای بزرگ تر بپردازند (عنان؛ 1366، 1/38-37)

بدین ترتیب طارق در ماه رجب 92ق برابر با آوریل 711م از تنگه عبور کرد ودر کنار کوهی لنگر انداخت که با انتساب به وی، "جبل الطارق" نام گرفت (حجی، 1997، 46) طارق در مدتی کوتاه، شهرهای استجه سپس قرطبه، غرناطه، البیره وطلیطله را تصرف کرد، به طرف شمال رفت وپس از عبور از قشتاله ولیون و کوه های آستوریاس، بر سواحل جنوبی اندلس دست یافت ودر مدت یک سال از جنوب تا شمال اندلس را تصرف کرد (ابن قوطیه، 1982، 35-34)

طارق، اخبار پیشروی ها را به اطلاع موسی رسانید وچون از موسی بن نصیر کمک خواست، او نیز در رمضان 93ق/ ژوئن 712م با سپاهی مجهز حمله ی خود را آغاز کرد وپس از گذشت یک سال از شروع حمله ی موسی، دو فرمانده در شهر طلبیره واقع در شمال غربی طلیطله، به هم رسیدند وپس از مدتی اندلس به دست مسلمانان فتح شد آنان از دورترین نقطه جنوبی تا کوهساران پیرنه و سواحل شمالی را از مالقه و طرکونه و در شرق تا اشبونه در غرب را گشودند و از دشت های جنوبی تا ارتفاعات قشتاله را تصرف کردند واز هیچ شهربزرگ یا دژ استواری نگذشتند؛ مگر اینکه برفرازش پرچم اسلام را برافراشته، آنان سرزمین را تحت قلمرو وسیع دولت بزرگ اسلامی درآوردند (مؤلف مجهول، 1989،15)

سرانجام در سال 95ق طارق و موسی بن نصیر از سوی ولید بن عبدالملک به دمشق فراخوانده شدند و پیشروی ها متوقف شد

در برخی منابع آمده است که ولید بعد از باخبرشدن ازفتح وپیروزی موسی بن نصیر به او بدگمان شده و پنداشت که او قصد دارد وی را از خلافت خلع وخود در آن جا حکومت کند نامه های موسی هم به علت درگیری ها مدتی به تأخیر افتاده بود واین امر بربدگمانی خلیفه اموی افزود اما موسی چنین فکری درسرنداشت؛ بلکه می خواست سپاه اسلام را پس ازفتح کامل اروپا از طریق قسطنطنیه وآسیای صغیر به شام، پایتخت خلافت اسلامی برساند وبه این ترتیب تمامی حوزه مدیترانه را تحت اختیار دولت اسلامی درآورد اما اصرار ولید به آمدن اوبه دمشق وی را از هدفش بازداشت (ابن عذاری، 1951، 2/20؛ مؤلف مجهول، 1989، 19)

به هرحال، موسی در سال 95ق برابر با 714م اندلس را ترک کرد وهنوز در راه بازگشت به شام بود که ولید بن عبدالملک درگذشت وبرادرش سلیمان به مدت دوسال جانشین او شد موسی بن نصیر هم درحالی که فرزند خود عبدالعزیز رابه عنوان والی به حکومت اندلس گماشته بود، خود در مدینه درگذشت (سالم، 1962، 112)

1-3 از فتح تابرپایی دولت اموی

همان گونه که درفصل پیش اشاره شد عبدالعزیزبن موسی بن نصیر از همان زمان که پدرش موسی در صفر سال 95ق خاک اندلس راترک گفت، عهده دار امارت این سرزمین شد

یکی از کارهای عمده ی عبدالعزیز به عنوان نخستین حکم ران اندلس درعصر والیان، ادامه وتکمیل فتوحات این سرزمین ود اونقاطی از اندلس راکه درزمان پدرش ناگشوده بود، گشود؛ به خصوص درطول ساحل شرقی اندلس وتاشهر بارسلون پیش رفت دراین منطقه بایکی از نجبای گوت به نام تدمیر پیمان بست وبه مقتضای این پیمان، قلمرو اوتحت نظارت مستقیم حکومت مسلمان درآمد (مراکشی، 1963، 35؛ سالم، 1971، 31)

سپس برای آرامش اوضاع، سیاست مسالمت وآشتی رادر پیش گرفت اومردی خیرخواه وبا فضیلت بود به حکومت نوپا واداره ی آن سامان بخشید وبرای اجرای احکام قانونی وتنظیم اصول مدنیت اسلامی، دیوان تأسیس کرد تا احکام واصول را به تناسب اوضاع رعایای جدید تنظیم کند ( ابن اثیر، 1944، 5/8) وشهر اشبیلیله را پدرش موسی به پایتختی حکومت برگزید و او( عبدالعزیز) با همسرش دردیر (سانتا روفینا) ساکن شد واز دیر به عنوان مسجد برای برگزاری شعائر اسلامی استفاده کرد (مؤلف مجهول، 1989، 20) عبدالعزیز به رقم سیاست مسالمت طلبانه خود؛ نتوانست میان قبیله های گوناگون، وفاق ودوستی پدید آورد وحتی به فروخواباندن شورش های سپاه خود موفق نشد؛ زیرا که بیش از حد مطیع همسرش بود وبه آئین ها وتشریفات سلطنت علاقه مند بود ودر اهداف خودثابت قدم نبود چنان که برخی مورخان گفته اند: ((وی به سان شاهان گوت، افسر گوهرنشانی برسرمی نهاد وبه یارانش درهنگام باریابی فرمان می داد که برایش به خاک بیفتند)) هم چنین گفته اند که اوبه مسیحی شدن متهم شده بود وبرای استقرار حکومتی مستقل در اندلس تلاش می کرد به همین دلیل گروهی از سپاه به تحریک سلیمان –خلیفه اموی –درسال 97ق درحالی که عبدالعزیز درمسجد اشبیلیه درحال نماز بود، او راپس از یک سال ودو ماه حکومت، به قتل رساندند (مؤلف مجهول، 1989، 20؛ ابن اثیر، 1994، 5/9)

سپاه اندلس پس از ترور عبدالعزیز و بعد از مدتی که اندلس بدون والی بود ایوب –پسر حبیب لخمی –خواهر زاده ی موسی بن نصیر را به حکومت اندلس برگزیدند او مردی صالح و پرهیزگار بود (عنان ، 1366 ، 1 / 73)

مهمترین اقدامی که از جانب وی انجام گرفت ، انتقال مرکز حکومت از اشبیلیه به قرطبه بود ؛ زیرا که این شهر از مرکزیت بیشتری برخوردار بود و برای پایتخت مناسب تر بود اما دوران حکومت او کوتاه بود و فقط شش ماه دوام داشت (سعدون ، 1998 ، 27 )

اما ازآن جایی که حکومت اندلس تحت اختیار کارگزار آفریقا قرار داشت محمدبن یزید –حاکم وقت آفریقا –پس از مرگ عبدالعزیز بن موسی، اقدام سپاهیان درانتخاب ایوب بن حبیب به امارت اندلس را تأیید نکرد و بلافاصله درذیحجه سال 97ق حربن عبدالرحمن بن ثقفی رابه امارت آنجا فرستاد (ابن خلدون، 1366، 169)، حربه همراه چهارصد نفر از سران افریقیه وارد اندلس شد این فرمانروای جدید درآغاز به سرکوبی فتنه هاومنازعاتی که میان عرب ها وبربر درگرفته بود پرداخت ولشکر را اصلاح کرد واوضاع را به نظم درآورد وسراسر کشور را امنیت بخشید سپس لشکری را آماده کرد ورهسپار شمال شد تا شهرها ودژهای شمالی راکه مسلمانان پیش ازاین تصرف کرده بودند وبار دیگر به دست مسیحیان افتاده بود، باز پس گیرد؛ اما به علت اغتشاشاتی که در قرطبه به وجود آمدلشکر راباز پس خواند وی مرد ستم کار وسخت گیربود وبه مدت دوسال وهشت ماه دراین کشور حکومت کرد


نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.