حجم فایل : 46.54 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 51 صفحه
تعداد بازدید : 277 مرتبه
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
فروشنده ی فایل
عنوان : مقاله عوامل بزهکاری جوانان
فصل اول : مديريت نشاط انگيز
فصل دوم : بهره وري كيفيت ، خلاقيت
جدول 2-1- مفهوم بهره وري
جدول 2-2- مشخصات كيفيت از ديدگاه عرضه كننده و دريافت كننده آن
جدول 2-4- ويژگي هاي مؤثر بر خلاقيت
جدول 2-5- ويژگي هاي افراد آفريننده
پيشگفتار :
«افتتاح يك مدرسه معادل بستن يك زندان ميباشد» ويكتور هوگو
مسئله بررسي علمي بزهكاري سالهاست مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشتههاي مختلف خاصه روانشناسان، جامعهشناسان، پزشكان، حقوقدانان و مربيان هر يك از دريچهاي به بررسي اين مسئله همت گماردهاند.
حاصل اين كوششها و تلاشها اگر از يكسو كمك به روشن كردن اين مسئله است از سوي ديگر نشان دهنده معضلات و پيچيدگيهاي شناخت اعمالي است كه با عناوين و اصطلاحات حقوقي مشخص ميشود ولي بر اثر عوامل گوناگون بروز ميكنند واز انگيزههاي متفاوت و در بسياري موارد ناشناخته سرچشمه ميگيرند.
درباره علت افزايش بزهكاري در روزگار ما، عقايد مختلفي ابراز شده است؛ مثلاً، پارهاي از محققين از ديار جرم و جنايت را در جهان امروز، از اختصاصات جوامع متمدن كنوني دانستهاند و معتقدند: به همان نسبتي كه بشر به سرعت بسوي ترقي و تكامل صنعتي و مادي پيش ميرود و از معنويت دور ميشود نسبت تبهكاري، قانونشكني، بزهكاري وارتكاب اعمال ضد اجتماعي گسترش يافته واز سكون و آرامش معنوي در اينگونه اجتماعات كاسته ميگردد…
در تحقيقي كه تقديم حضورتان ميگردد ما به بررسي عوامل خانوادگي موثر بر بزهكاري جوانان ميپردازيم و به عواملي مثل وضعيت اقتصادي خانواده ـ اختلافات و نوع ارتباط اعضاي خانواده با يكديگر و نوع رابطه والدين با فرزندان توجه ميگردد تا تحقيق كنيم آيا اين عوامل نامبرده با بزهكاري جوانان ارتباط دارد؟
مقايسهاي بين نمونه 100 نفري دانشجويان با نمونه 100 نفري بزهكاران در اين مورد خواهيم داشت، نتايج آن نيز در پايان ذكر ميگردد.
مقدمه :
انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به ديگران وابسته و نيازمند است و براي زنده ماندن از لحاظ جسمي، اقتصادي به مراقبت ديگران نياز دارد و به تنهايي ميتواند بار مشكلات خود را به دوش كشد.
همچنين انسان به تنهايي قادر به برآوردن نيزاهاي معنوي خود نيست، روابط اجتماعي او نتيجه بازتاب و كنشهاي متقابل اجتماعي افرادي است كه در كنارش زندگي ميكنند.
هنجارهاي اجتماعي و قوانين كه ساخته خود بشرند چگونگي روابط و رفتارهاي اجتماعي را يقين ميكند و محدوديتهايي در زمينه رفتار آدمي بوجود ميآورد و مشخص ميكند كه انسان چه بايد بگويد و چه نبايد بگويد، چگونه بينديشد و چگونه رفتار كند.
پس هر كس سعي ميكند خود را با هنجارهاي اجتماعي سازگار كند تا جامعه او را به عضويت خود بپذيرد. ولي ممكن است رفتار افراد از هنجارهاي اجتماعي فاصله بگيرد و با آن تفاوت نمايد و حتي با آن مخالف گردد، پس براي مقابله با اين مشكل نيروهاي خارجي مثل، جريمه، مجازات و غيره بوجود آيند تا بتوانند مردم را وادار به پيروي از هنجارهاي اجتماعي گردانند.
البته بايد دانست كه در هر دورهاي و در هر جامعهاي هنجارهاي اجتماعي هر يك مفهوم و معناي خاصي داشته و هر كدام سير تكاملي ويژهاي را پيمودهاند تا بدين صورت درآمدهاند.
بديهي است پاداش يا مجازات ميتواند هنجارهاي اجتماعي را نظام بخشيده وبدان جنبهاي پايدار دهد، البته كيفيت هنجارهاي در جوامع بسيار اهميت دارد. زيرا برخي از هنجارها حتماً بايد در جامعه پياده شوند و به مرحله عمل درآيند، در حاليكه برخي ديگر از هنجارها معمولاً جنبه اختياري دارند و افراد در پذيرش يا عدم پذيرش آنها مختارند.
تحقيقات نشان داده كه هنجارهاي اختياري بيش از هنجارهاي اجباري كنش بوجود نميآورد بلكه اين هنجارهاي اجباري است كه واكنشهايي در افراد بوجود آورده و منجر به كجروي در جامعه ميگردد.
در جوامع كنوني ارزشها وهنجارهاي معين و مشتركي وجود دارند كه افراد آنها را در ذهن خود به صورتهاي مختلف ترسيم ميكنند و با توجه به خصوصيات فرهنگي خود برداشتهاي متفاوتي نسبت به آنها پيدا مينمايند زيرا در جوامع طبقاتي هر كس بر اساس پاره فرهنگ گروهي و طبقهاي خود و معيارهاي ارزش خاص طبقهاش نسبت به امور قضاوت ميكند.
پاره فرهنگ نيز فرهنگي است در دل فرهنگ بزرگتر، ولي در عين حال پاره فرهنگهاي گروه به نوبه خود داراي ارزشها و مفاهيم خاصي است.
پاره فرهنگ متناقض فرهنگهاي بزرگتر نميباشد، البته ممكن است ستيزهايي بين پاره فرهنگ و فرهنگهاي گستردهتر بوجود ايد، مثلاً : پاره فرهنگ نوجوانان در مورد انواع تفريحات و كيفيت لباس پوشيدن، آرايش و چگونگي احترام گذاشتن با گروههاي سني ديگر متفاوت است و يا اعمالي چون دزدي و روابط جنسي غيرقانوني و غير طبيعي، استعمال مواد مخدر در ميان گروهي از نوجوانان بصورت هنجار درآمده است، در حاليكه همين اعمال از نظر ديگران غيرقانوني و نابهنجار است.
كنشها ذاتاً و بخودي خود اخلاقي و بهنجار و نابهنجار نيستند بلكه اين افراد و گروههاي اجتماعي هستند كه به پارهاي از رفتارها جنبه كجروي ميدهند و برخي كارهاي ديگر را بهنجار ميدانند پس در موفقيتهاي زماني و مكاني مختلف كجرويها مشخص ميشوند.
«بكر» معتقد است: «گروههاي اجتماعي با ايجاد قوانين كه ميخواهند از انحراف جلوگيري نمايند خود باعث پيدايش و افزايش كجروي گشتهاند.»
موضوع كلي :
تعريف موضوع كلي:
مسائل انحرافات اجتماعي يعني رفتار فردي يا گروهي كه با الگوها و هنجارهاي اجتماعي انطباق ندارد، از قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت. براي انحراف يا جرم از ديدگاههاي مختلفي تعاريفي شده كه به ذكر بعضي از اين موارد ميپردازيم :
تعريف انحراف از ديدگاه روانشناسان: تعاريف زيادي در اين زمينه ارائه شده است از جمله: كجروي عبارت است از: خروج از حالت تعادل رواني و رفتاري. انحراف عبارت است از : فقدان همسازي و و حدت بين اجزا شخصيت و داشتن رفتاري منحرفانه و تعاريف ديگر كه بر اساس اين تعاريف به طور كلي فرد كجرو و منحرف كسي است كه : نامتعادل، ناميزان، ناسازگار و…
تعريف انحراف از ديدگاه جامعه شناسان: تعاريف زياي در اين زمينه ارائه دشه است از جمله: انحراف رفتاري است: تبهكارانه، خلاف موازين اجتماعي مورد قبول، كه وجودش براي دوام نظام و عدالت زيانبخش است. انحراف رفتار كسي است كه : با رفتار حد متوسط افراد اجتماع مبانيت داشته باشد، خواه آن رفتار بهتر باشد خواه بدتر.
انحراف رفتاري است كه : در ان عدم همنوائي شخص با جامعه باعث ناسازگاري شده و دور از موازين مورد قبول جامعه باشد.
از نظر علماي اخلاق، مذهب و حقوقدانان نيز تعاريف ديگري در اين زمينه شده است.
دوركيم (1919 ـ 1858) جامعهشناس فرانسوي، فرد عادي (نرمال) را از غير عادي يا پاترلژيك جدا ميسازد. ولي پديدههايي را كه در جوامع مختلف پيوسته به چشم ميخورد را نيز غير عادي تلقي نميكند زيرا معتقد است كه اين پديدهها از ويژگيهاي جامعه است و نبايد آنرا نمونه بمياري اجتماعي تلقي كرد به همين جهت از نظر دور كيم جرم يك پديده عادل جامعه محسوب ميشود همه جوامع داراي جرائم مختلف هستند و اين امر ناشي از اعمال ساخت خود جامعه است تنها به هنگاميكه تعداد جرائم از يك نسبت معيني تجاوز ميكند مي توان گفت كه يك بيماري اجتماعي پديد آمده است و آن وقت پديده مربوط را ميتوان «غيرعادي» تلقي كرد: اين امر به آن معني است كه اين چنين جامعهاي ديگر نميتواند برخي از افراد خود را طبق معيارهاي موجود بار آورد و آنها را به حد معمول ارتقا دهد، هنگاميكه مسائل را از ديدگاه جامعهشناسي تجزيه و تحليل ميكنيم اين نوع استنباط كاملاً درست و با نظريه دوركيم انطباق دارد، بدين معني كه امر اجتماعي از خارج از طريق القا و تقليد به افراد تحميل ميشود.
كجروي يا انحرافاتي كه ريشه رواني يا تني ندارند ناشي از عدم توانايي آموزش اجتماعي و ضعف فشار اجتماعي در قبال كجروان و منحرفان است. و نمايشگر اين حقيقت است كه قالبها ومعيارهاي موجود درباره كجروي و افراد منحرف كاري نيست و قاطعيت ندارد.
از زمان دوركيم تاكنون بررسيهاي انحراافت از ديدگاه جامعه شناسي يا رواني جامعهشناسي از حالت كليت و نظريه سازي در آمده بيشتر صورت تحقيقات كلينيكي و باليني يافته و درباره مسائل زير توافق حاصل شده است:
1ـ در تمام اجتماعات صرفنظر از رژيم ، سيستم، ضوابط نهادي، افراد يا گروههايي هستند كه كاملاً با ارزشهاي موجود جامعهاي كه بدان بستگي دارند منطبق نيستند و گاهي با برخي از آن ارزشها ناسازگاري مييابند و از راهي ميروند كه با راه ديگران اختلاف دارد.
2- انحراف هميشه بمعني واقعي خطا و اشتباه نيست بلكه جامعه در شرايطي است كه آن را پذيرا نميشود و آسيب ميپندارد.
3- همراه انحرافات فردي انحرافاتي وجود دارد كه ناشي از محيط به معني كلي آن است؛ بدين ترتيب هنگاميكه فردي از جامعه معيني بيرون آمده و وارد جامعه ديگر ميشود با ارزشها و پندارهاي حاكم جامعه نميتواند هماهنگي يابد و خود را بيگانه احساس ميكند.
در اين صورت رفتار او نسبت به آن جامعه جنبه انحراف پيدا ميكند. و تانخواهد در ارزشها و پندارهاي پيشين خود تجديد نظر كرده و با محيط نو سازگار نشود زندگي براي او شخت و پيچيده خواهد بود. اين وضع در مورد مهاجران زياد به چشم ميخورد. اين قبيل افراد وقتي در محيط اوليه خويش هستند، هيچگونه آثار انحرافي درآنها به چشم نميخورد ولي در اثر تحرك مكاني از جائي به جائي، يا تحرك اجتماعي از جامعهاي به جامعهاي كجروي و كجانديشي پديد ميآيد كه ناشي از فنون و رموز زندگي در جامعه نو است. اين وضع در مواقعي كه ارزشهاي نوئي در اثر انقلاب صنعتي و ارتباطات جمعي ازجامعهاي به جامعه ديگر منتقل ميشود.