ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    16 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    16 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    327
تعداد کل بازدید ها :
    24901203
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
درمورد فنون تفسیر
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,علوم انسانی
حجم فایل : 77.87 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 54 صفحه
تعداد بازدید : 282 مرتبه


قیمت: 2,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
امتیاز : 23

فروشنده ی فایل

bahar1394
سایر فایل ها
توضیحات :

 عنوان : مقاله درمورد فنون تفسیر

 

فهرست
فنون تفسير
Interpretive techniques
مداخلات ("تفسيري") تحليلي
راهنمائي  و برقراري اتحاد درماني
پيمان درماني

كاوش
مواجه سازي
روشنگري
تفسير پوشي
تغيير انتقال
تفسير تحولي
تفسير خوابديده‌ها (رؤيا)
مثال ديگري از تفسير خوابديده‌ها
تفسير مقاومت
مرتبط كردن تفسيرها
بازسازي
واكنش‌سازي gas lighting
تشخيص  مكانيزم‌هاي دفاعي
فنون قياسي
عينيت بخشي و عقلي‌سازي
عادي‌سازي  و تعميم‌دهي
دليل تراشي و ناچيزانگاري، گاهي به بدبيني مي‌انجامد
فرافكني و بروني سازي
كم حرفي Reticence و فعل‌پذيري، گاهي به همنوائي منجر مي‌شود
اجتماعي شدن Socialization و شوخ طبعي
فنون استقريي
همدلي نامتناسب
ضد ونقيض بودن
بايدها
مكانيزم‌هاي دفاعي كه زندگي مراجع را تهديد مي‌كنند
مكانيزم‌هاي دفاعي كه مانع گردآوري اطلاعات حاصل مي‌شوند
مكانيزمهاي دفاعي عامل مقاومت در درمان
مكانيزمهاي دفاعي كه در آسيب شناسي كلي فرد سهيم هستند
مكانيزم‌‌هاي دفاعي روان‌آزرده
مكانيزمهاي ديگر سازمان‌يافتگي شكل‌گيري
مكانيزمهاي دفاعي درگير در مشاوره  و درمانهاي كوتاه مدت
جداسازي ذهني

 

 

فنون تفسیر

توجه به اين نكته در درمانگري تحليلي (كامپتن ،1975؛ گري ؛ بلك من، 1994؛ دورپات ، 2000) براي درمانگر الزامي است كه نخست دريابد مراجعين چگونه از روبرو شدن با هيجانهاي خود اجتناب مي‌كنند؛ و در گام بعد توجه مراجعين را به مكانيزمهاي دفاعي ناسازگاري  كه بكار مي‌برند، جلب كند.
به عبارت ديگر، روان درماني پويشي و روان تحليل‌گري از دسته درمانهايي هستند كه در آها محتوا وزمان اظهارات درمانگر، از جمله مؤلفه‌هاي فني درمان به شمار مي‌روند. روان تحليلگران معمولاً، در بخشي از درمان مراجعين به اقداماتي تحت عنوان "تفسير" دست مي‌زنند.

مداخلات ("تفسيري") تحليلي
راهنمائي  و برقراري اتحاد درماني
راهنمائي درماني را مي‌توان در جلسه دوم يا زماني كه ارزيابي اوليه تكميل شد و تصميم به آغاز درمان صورت گرفت به مراجع ارائه كرد. معمولاً برخي از مراجعين در آغاز درمان متوجه نيستند كه دقيقاً بايد چه كاري انجام دهند. شرح فرايند درماني به ويژه براي مراجعيني كه در جلسات هفتگي شركت دارند، درمان را تسهيل مي‌كند. از جمله راهنمائيهاي درمان "صحبت كردن درباره افكار و احساسهاي مربوط به مشكل اصلي  به بهترين وجه ممكن با درمانگر" است. مراجعين همجنين لازم است افكار و احساساتي را كه در روابط مهم زندگي گذشته و حال داشته‌اند را بازگو كنند. هر خواب‌ديده و روياپردازي روزانه‌اي كه مي‌توانند به خاطر بياورند را مطرح كنند. نكته مهمتر اين است كه بايستي بسيار بايد از واكنشهاي reaction مثبت و منفي را كه نست به گفته‌‌هاي درمانگر و نيز ؟؟؟؟ درمان دارند منعكس كنند. خيالپردازي‌هاي مراجع درباره درمانگر و يا هر فكري حتي اگر نامرتبط هم باشند در زمان مراجعه به محل درمان مي‌تواند مفيد باشد.
مفهوم اتحاد بين شما [درمانگر] و مراجعين تحت درمان شما از دو مفهوم تشكيل شده است، راهنمائي "چهارچوب" درماني كه معمولاً بايد در جلسه دوم ارائه شوند و نيز ابعاد روابط درماني كه ذيلاً به آنها مي‌پردازيم:
اتحاد كاري  (گرين سن ، 1965). نقش هر مراجع در درمان عبارت است از:
* حضور در جلساتي كه شما تعيين كرده‌ايد؛
* بر اساس آنچه توافق كرده‌ايد و به شيوه‌اي كه شما مشخص كرده‌ايد، هزينه درمان را پرداخت كنند؛
* صحبت كنند؛
* اين مسئله را به رسميت بشناسد كه به دليل مشكلات خاصي كه داشته‌اند شما را ملاقات مي‌كنند، و بنابراين وظيفة نقش شما ارائه راهكارهايي به آنهاست با اين اميد كه به آنها درشناخت بهتر خودشان كمك كند.

پيمان درماني (استون ، 1961؛ زتزل ، 1956) افراد مورد درمان بايستي:
* در تعامل با شما [درمانگر] همدلي متقابلي شكل دهد و يا در تعامل با درمانگر به برقراري همدلي متقابل كمك كند.
* به تفسيرهاي دفاعي نخستين مربوط به مقاومت، با حسن نيت پاسخ دهد.
در صورتي كه هر يك از نكاتي كه ذكر شد، نقض شود، بايد نسبت به آن- و معني دفاعي آن- توجه كافي مبذول شود و اين اقدام، پيش از آنكه به فهم پويايي‌هاي مرضي پرداخته شود انجام گيرد

كاوش
هدف از طرح سئوالها، به اميد يافتن مكانيزمهاي دفاعي جهت تفسير آنها هستيد. براي مثال با بيان جمله‌اي نظير "شما گفتيد كه همسرتان خانه را با عصبانيت ترك كرد و به منزل خواهرش رفت/ بين شما قبل از اينكه همسرتان منزل را ترك كند، چه اتفاقي افتاد؟" هر چند مكانيمهاي دفاعي اين مراجع را كه شامل ابهام Vagueness و Suppression و فرونشاني است ناديده گرفته، اما به دنبال مكانيزمهاي دفاعي مخرب‌تري نظير خصومت، Provocation of Punishment و بيمارانگاري ديگران gas lighting هستيد.
كانزر (1953) معتقد تهيه است كه درمانگر گاهي سئوالهايي مي‌پرسد تا زندگي "اكنون حال مراجع را در درمان بازسازي كند"، به ويژه اگر او دچار واپس روي شده باشد. دوپات(2000) به عبارتي خاطر نشان مي‌كند كه "كاوش" افراط در "بررسي" بيش از حد مي‌تواند از درمانگر يك "نفش تمام عيار" بسازد؛ كه پويائي‌هاي ناهشيار آزارگري- آزارپذيري  را به راه اندازد- و باعث ايجاد اين احساس در مراجع شود كه بايد به نقش پاسخگويي به سئوالات را بپذيرد. گري(1994) معتقد است كه افراط در بررسي كاوش منجر به ناديده گرفتن مقاومت مراجعين نظير ابهام، فرونشاني، فعل‌پذيري و كم حرفي reticence مي‌شود، در حالي كه مواجه ساختن آنها با اين مكانيزمها مي‌تواد مفيد واقع شود و در جلسات اوليه شناسايي شود.
كاوش تكنيك مؤثري است، اما مراقب باشيد كه به طرح سئوالات بسيار زياد منجر نشود، در واقع سعي كنيد كه واكنشهاي مراجع تحت درمان خود را مشاهده كنيد- كه نه تنها در پاسخ به پرسشهاي شما ارائه مي‌شود، همچنين واكنشهايي كه همراه مورد پرسش قرار گرفتن‌اند to being asked to being with  را نيز بازنگري monitor كنيد. عقيده قديمي روان درمان‌گري مبني بر "القائي- هيجانيexpressive- emotive " يا "كاوشي exploratory" به نظر كمي مسئله‌ساز مي‌رسد.

مواجه سازي
وقتي مراجعين تحت درمان شما از مكانيزمهاي دفاعي ناهشيار استفاده مي‌كنند، شما اين مكانيزمها را به سطح آگاهي آنها مي‌آوريد. براي مثال ممكن است به مراجعي كه از بيان جزئيات [در توضيح مطلبي] زياد چشم‌پوشي مي‌كند، بگوئيد "به نظر مي‌رسد كه تفكر شما امروز در مورد آنچه فكر يا احساس مي‌كنيد، واقعاً متوقف مي‌شود." وقتي در درمان با مراجع مواجه مي‌كنيد سعي نمي‌كنيد توضيح دهيد چرا آنها از دفاعهاي خاصي استفاده مي‌كنند.

روشنگري
با روشنگري شما الگويي از يك مكانيزم دفاعي را به طور خلاصه بيان مي‌كنيد، مثلاً روشنگري مكانيزم دفاعي ناچيزانگاري  به اين صورت است: "بنابراين شما خودتان را متقاعد كرديد كه در افتادن با همسر، مادر و رئيستان كاري ندارد." مراجع ديگري توضيح مي‌دهد كه چگونه با هفده شكل ريز و درشتي كه فرزندانش براي او به وجود آورده بودند، مقابله كرده است، شما [درمانگر] مكانيزم فرونشاني Suppression او را اينگونه مطرح مي‌كنيد "بنابراين شما نهايت سعي خود را كرديد تا از فرزندانتان عصباني نباشيد و با تمام سختي‌ها دست و پنجه نرم كنيد."
گاهي روشنگري براي اجتناب از سين جيم كردن مراجعين به كار مي‌رود. عبارت a’ Lscolumbo كه پيتر فاليك، كارآگاه تلويزيوني دهة 1970 به كار مي‌برد، به راحتي مي‌تواند در بيرون كشيدن اطلاعات، بدون تعدي به خودمختاري بيمار اثربخش باشد. استفاده از عباراتي شبيه "تقريباً درست متوجه نشدم چه اتفاقي افتد" يا " به نظر خيلي مبهم مي‌رسد" مراجعين را دعوت به توضيح بيشتر مي‌كند، البته در صورتي كه خود آنها مايل به اين كار باشند.


نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.