ورود کاربران
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین
وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
9 نفر
اعضا :
0 نفر
مجموع :
9 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
2439
تعداد کل بازدید ها :
24930516
گزارشات سایت
فايل هاي رايگان:
105 فايل
فایل های غیر رایگان :
4,490 فايل
فایل های ويژه:
220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
2,249 كاربر
مقاله چیست هنر؟ هنر چیست؟
دسته بندي : پروژه و مقاله,هنر
حجم فایل : 41.97 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 65 صفحه
تعداد بازدید : 165 مرتبه
حجم فایل : 41.97 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 65 صفحه
تعداد بازدید : 165 مرتبه
قیمت:
500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
فروشنده ی فایل
توضیحات :
عنوان : مقاله چیست هنر؟ هنر چیست؟
اين فايل با فرمت word و آماده پرينت ميباشد
فهرست
چيست هنر؟
هنر چيست؟
مفهوم هنر زيبا
تاريخ مدرن
فمينيسم
تعاريف و زمينههايشان
مدرنيست
رهيافت فرماليستي
مفاهيم فرماليستي
فرانمودي
اكسپرسيونيستي
تعاريف مبتني بر اين رهيافتها
هنر و ضد ـ هنر
هنر فمينيستي
فعاليت زيبايي شناسانه
هنر به عنوان يك آينه
چيست هنر؟
(هنر چيست؟)
در سال 1997 نيويورك تايمز نظرسنجياي را با موضوع طبيعت هنر منتشر كرد كه از مجموع مصاحبات انجام شده با هفده متخصص سرشناس گردآوري شده بود: [اين متخصصان عبارتند بودن از:] مورخان هنر، متصديان موزه، منتقدان، يك فيلسوف، هنرمندان، يك خبرنگار، و يك عضو كنگره آمريكا در ارتباط با [سازمان] موقوفات ملي براي هنرها. از آنها پرسشهايي به عمل آمد كه عنوان موضوعي بحث ما را نيز شامل ميشود: چيست هنر؟ ممكن است انتظار داشته باشيد كه تعاريف قاعدهمند و دقيقي از اين گروه برآمده باشد، و ليكن نظرات در سطحي غير صريح تا شكاكانه ابراز شدند. اكثر ايشان بر اين عقيده بودند كه امروزه بسيار دشوار است كه بگوييم چه چيزي هنر است [چيست هنر]، تا حدي به اين دليل كه خارج كردن هر آنچه هنر نيست از حوزة هنرها، كم و بيش غير ممكن است. ويليام روبين ، رئيس اسبق بخش نقاشي و مجسمة موزة هنر مدرن اظهار كرد: «هيچ تعريف واحدي از هنر وجود ندارد كه به نحو كلي قابل مدافعه باشد.»؛ فيليپ دي مونتبلو ، رئيس موزة متروپوليتن ، نيز بر همين عقيده بود: «امروزه در مورد هيچ چيزي موافقت عمومي وجود ندارد.»؛ «حتي مفهوم معيارها نيز پرسش برانگيز هستند.» توماس مك اويلي ، مورخ هنري، قدري بيباكتر بود: «اگر چيزي، هنر ناميده شود يا در يك مجلة هنري راجع به آن مطالبي نوشته شود، در نمايشگاهي به نمايش درآيد يا توسط يك مجموعه دار خصوصي خريداري شود، پس آن چيز هنر است.» و ليكن هنرمندي به نام باربارا كروگر حتي در مورد اين اظهارية فراگير نيز نظري شكاكانه داشت، او بيان كرد: «من با مقولات [طبقهبنديهاي منطقي] مشكل دارم»، «فقط ميدانم كه اين ايده كه يك چيز به دليل حضورش در گالري فوراً هنر است، در حالي كه چيزي كه جاي ديگري است هنر نيست، ايدهاي احمقانه و تنگ نظرانه است. به تعاريف تنگنظرانه علاقهاي ندارم.»
نظريه پردازان و دست اندركاران [در رشتههاي هنري] هرگز در مورد روش پاسخ گويي به پرسشهاي مبسوط و ارزشي توافق كاملي نداشتند، لذا انتظار وجود مقدار مشخصي از عدم توافقها ميرود. تعريف هنر همواره امر دشواري بوده است، از آنجا كه صور، انواع، دورهها، سبكها، نيات و مقاصد بسياري وجود دارند كه در ساخت و پذيرش آن به هم ميآميزند. با اينحال، درنگ و زحمت ناشي از اين پرسش براي بسياري از متخصصان، كه به نظر ميآمد بيشتر از ديگران در وضعيتي باشند كه نظر قطعي خود را در مورد اين مسأله صادر كنند، خبر از بحران نظري مهمي ميدهد. براي افراد بسياري، هر نوع تعريفي كلاً نوعي بدفهمي به شمار ميرفت. رابرت رزنبلوم ، مورخ هنري و متصدي [موزةا] گوگنهايم ، بيان كرد: «اكنون ايدة تعريف كردن هنر چنان بعيد است كه فكر نكنم كسي جرأت انجام آن را داشته باشد.»، «اگر ظرف پيشاب دوشان هنر است، پس هر چيزي هنر است.»
چرا اين متخصصان از قبول بنياد مستحكمتري براي طبيعت هنر سر باز زدند؟ چه افكاري در ذهن داشتند كه ايشان را از ارائة يك تعريف [مشخص] منصرف ميگرد يا به ارائة يك قاعده آشكارا بيمعني [پوچ] وا ميداشت: آيا هر چيزي كه «هنر» ناميده شود، هنر است؟ براي فهم احتياطي كه ايشان به كار بردند بگذاريد به بررسي چند نمونة هنري كه مفاهيم سنتي هنر را به چالش كشيدند بپردازيم. اين موارد هم هنر فمينيستي و هم دلايل اصرار مداوم فيلسوفان ـ عليرغم وجود اختلافات ـ براي تدوين يك تعريف [مشخص از هنر] را به ما معرفي خواهند كرد.
با ذكر مثالي كه در انتهاي فصل گذشته مطرح شد، آغاز ميكنم. در سال 1987، هنرمند كانادايي چكوسلواكي الاصل، يانا استرباك، اثري به نام
Vanitas: Flesh Dress for an Albino Anorectic، را به نمايش درآورد. لباسي كه از به هم دوخته شدن شصت پاوند استيك راستة خام روي يك مانكن با ژست نشسته درست شده بود. در طي جريان نمايش، گوشت به آرامي سياه و فاسد ميشد. در عين حال كه هنرهاي ديگري كه از واسطههاي ارتودوكسيتر استفاده ميكنند نيز زوال و فنا را باز مينمايانند، [ولي] اين اثر به معناي تحت اللفظي كلمه جلوي چشمان بيننده ميگندد [ضايع ميشود]. آثار استراباك، عليرغم ظاهر ناراحت كنندهشان، به هيچ وجه پريشان كنندهتر از آثاري كه مخاطبان امروزه با آن مواجهند، نبودند. آثار بد نامتري، از جمله آثار متهورانة تعدادي از ديگر فمينيستها آنها وجود دارد كه از ميان مشوش كنندهترين آنها ميتوان به اثري از كارولي شنيمان كه در دهة هفتاد [9-1970] به نمايش و ثبت درآمد، به نام طومار داخلي اشاره كرد. حين اين اجرا شنيمان پوشش خود را برچيد و برهنه در مقابل حضار ايستاد؛ او بدن خويش را با گل و لاي آغشته كرد، در حالي كه از روي متني ميخواند. و سپس به آرامي يك حلقة نوار دراز كاغذي را از شرمگاه خود بيرون كشيد، در حالي كه با صداي بلند پيام نوشته شده بر آن را ميخواند. [2]
اين دو اثر ـ كه بعداً به آنها باز خواهيم گشت ـ مدخل فهرست فمينيستي هنر محسوب ميشوند، و بعضي از هنرمندان فمينيست پرسش از شرايط طبقهبنديها و ارزيابيهاي هنري و به چالش كشيدن آن معيارها در آثار خويش را در دستور كار خود قرار دادند (و اين تنها يكي از برنامهها بود) بدين وسيله در مقابل آرمانهاي جنسيتي شايع در سنن هنري، مقاومت كردند. وليكن نمايش آثاري كه سنت، مقولهبندي، و ذوق را به چالش ميكشند به هيچ وجه امر تازهاي نيست. شايد بيشترين بحث در مورد اين موضوع در سال 1917، حين مباحثه در مورد تعريف هنر، درگرفت، زماني كه مارسل دوشان يك ظرف پيشاب را كه فواره نام نهاده بود وارد نمايش آرموري نيويورك كرد. با اينكه هيأت داوران اثر وي را مردود اعلام كردند، [ولي] اين اثر اكنون به عنوان شمايلي از يك اتفاق مهم در هنر قرن بيستم قلمداد ميشود. ولي چرا؟ از نظر كسي كه با دنياي هنري قرن گذشته آشنايي كافي ندارد، آثاري از اين قبيل به احتمال زياد موجب برانگيخته شدن بهت و حيرت، سردرگمي، رنجش، يا ناراحتي ميشوند. اين آثار نه تنها [از مقولة] هنر دشوار به نظر نميآيند، بلكه اصلاً هنر محسوب نميشوند. [3]
چه چيزي باعث ميشود كه گوشت گاو بتواند به عنوان يك واسطة هنري مطرح شود، چه چيزي لباس گوشتي را تبديل به يك اثر هنري ميكند؟ چه چيزي باعث ميشود كه نمايش شنيمان به عنوان يك نمايش هنري مطرح باشد تا به عنوان يك عريان گرايي معمولي؟ چه چيزي يكي از لوازم دستشويي را كه براي مقاصد كاملاً سودمند گرايانه درست شده است، تبديل به يك اثر هنري ميكند؟ همانطور كه رزنبلوم اشاره كرد، «اگر ظرف پيشاب دوشان هنر است، پس هر چيزي هنر است.» ولي چه دليلي دارد كه اين حكم را قبول كنيم؟ با اينكه اين پرسش ها در بدو امر با غضب و خام دستي مطرح شدند، وليكن پرسشهاي بسيار خوبي هستند. منتقدان، نظريه پردازان هنر، و فيلسوفان سالها درگير اين پرسشها بودند، ولي درگيري ايشان همواره قريم اطمينان و موفقيت نبود. اين شكل از هنر بود كه پرسش تعريفي، چيست هنر؟، را به مركز بحث زيبايي شناسانه بازگرداند. اين امر صرفاً نتيجة كاهش تبعيض آشكار جنسي نيست، بلكه همچنين نتيجة ستيز و كوشش قابل توجهي از طرف عملگريان فمينيست ميباشد. زنان صرفاً با افول تعصبات مديد به عالم هنر سرازير نشدند؛ [بلكه] ايشان براي گشودن راه خويش دست به مبارزه زدند. گروه خرابكار هنرمندان موسوم به دختران پارتيزان ، كه در نيويورك مستقر بودند، سالها وقت صرف توبيخ، عاجز و برآشفته كردن تشكيلات هنري به دليل عدم وجود آثار زنان هنرمند در گالريهاي و موزهها كردند. [4] هنرمندان فمينيست در ايالات متحدة آمريكا و بريتانيا شق ديگري از نمايشها و اعتراضات را به تشكيلات هنري اضافه كردند، اين امور به اندازة كافي جلب توجه كردند تا توانستند پايگاهي در ميادين رسمي هنر به دست آوردند. [5]
نيروي جنبش زنان در دهة هفتاد [9-1970]، كه خود در فضاي مغشوش عملگرايي سياسي در ايالات متحده و اروپا رخ داده بود، توجه عموم را به مقدار مساوي به وضعيت اجتماعي زنان حين اتفاقات هنري و سياسي، جلب كرد. [6]
نفوذ جنبشهاي فمينيستي نه تنها منجر به افزايش شمار هنرمندان مؤنث شد، بلكه همچنين تعداد زيادي از هنرمنداني (همزنان و هم مردان) را كه از هنر براي تجسس و كاوش در خود [مفهوم] جنسيت استفاده ميكردند، نيز تحت تأثير خود قرار داد. امروزه پيش نمايي از ديگر جنبههاي هويت، از جمله نژاد، قوميت، و هويت جنسي، به مقدار مساوي توسط هنرمندان ارائه شده است. هنر وسيلهاي است براي برداشتن حجاب از جنبههاي مختلف موقعيتهاي اجتماعي كه درست به اندازة ايدههاي مربوط به تأنيث و تذكير [زن بودن و مرد بودن] در تاريخ فرهنگي، پوشيده و تحريف، شده باقي مانده بودند. موسيقي ـ ادبيات، تأتر، رقص ـ جملگي باعث تمايز هنرجويان و هنرمنداني شدند كه [مسألة] نژاد، معاندت جنسي، وضع مهاجران و جماعت يهوديان پراكنده، جور و ستم اجتماعي، هويتهاي [مختلف] فرهنگي، و تجربيات فراجنسي را بيان كرده و مورد كنكاش قرار دادند.
اين هنرمندان گاهي براي رساندن صداي خود به گوش ديگران، مبدع صور جديد هنري، همچون هنر نمايش بودهاند. آنها گاهي هنجارهاي سنتي زيبايي شناسانه را به مبارزه ميطلبيدند، همانطور كه فيلسوف و هنرمندي به نام آدريان پايپر چنين كرد، او در آثار [نمايشي] خود كه مسائل مربوط به نژاد و جنسيت در آنها مورد كنكاش قرار ميگرفت، تعهداً از لذاتي كه به وسيلة [اتخاذ] فاصلة زيبايي شناسانه حاصل ميشوند، ممانعت به عمل ميآورد. [7]
علاوه بر اعمال نفوذ هنرمنداني كه داراي بينشهاي پيچيدة سياسي و نظري بودند، تغييرات ديگري نيز مفاهيم موجود در مورد هنرها را در مقايسه با طريقي كه اين مفاهيم از قرن هجدهم تا اوايل قرن بيستم توسعه يافته بودند، تحت تأثير قرار دادند. تمايز بين هنر و صنعت كه نقش برجستهاي در ظهور ايدة هنر زيبا ايفا كرد، اكنون غالباً نقض ميشود. همانطور كه به زودي با جزئيات بيشتر خواهيم ديد، تعدادي از هنرمندان از مواد صنعتي مثل پارچه و فيبر در آثار هنري خود استفاده كردند. في الواقع، امروزه ميتوان گاه و بيگاه اشياء مصنوع سنتي همچون لحافها را يافت كه بر ديوار گالريهاي آويخته شدهاند. (در عين حالي كه شناخت يك فهرست مبسوط از فعاليتهاي هنري تحسين برانگيز است، ترفيع صناعات سنتي موهبتي درهم و برهم به شمار ميآيد. بخشي از استعداد هنري نهفته در لحافها به روش دوخته شدنشان بر ميگردد، و از آنجا كه اين لحافها داراي شأن هنري رفيعي هستند، مانع از اين مي شوند كه بيننده به اندازة كافي بدانها نزديك شود تا بتواند دوختهاي ظريف روي آنها را ببيند؛ و البته كسي حق دست زدن به آنها را هم ندارد.)
نظرات کاربران :
نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.