حجم فایل : 1.3 مگابايت
فرمت فايل هاي فشرده : WORD
تعداد صفحات : 122 صفحه
تعداد بازدید : 327 مرتبه
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
فروشنده ی فایل
تحلیل فناوری اطلاعات
این فایل با فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.
فهرست
قسمت اول: ۰
فنآوری اطلاعات ۰
(IT) ۰
مقدمه: ۱
تکنولوژی (فنآوری) : ۳
۱- پژوهش وود وارد: ۵
۲ ـ پژوهش، درک پیوو و گروه آستن: ۹
۳ ـ مطالعات جیمز تامپسون: ۱۰
تعریف فنآوری اطلاعات: ۱۱
تاریخچه فنآوری اطلاعات: ۱۴
الف) رایانههای نسل اول: ۱۸
ب) رایانه نسل دوم: ۱۸
پ) رایانههای نسل سوم: ۱۸
ج) رایانههای نسل چهارم: ۱۹
مولفههای فنآوری اطلاعات: ۲۰
معرفی چند نمونه از فنآوریهای اطلاعاتی: ۲۱
پست صدا: ۲۱
ـ نظامهای کنفرانس رایانهای: ۲۲
ـ تابلو اعلانات الکترونیکی: ۲۲
ـ اینترانت: ۲۳
منابع حاصل از اینترانت: ۲۳
ـ کاربرد فنآوری اطلاعات در سازمانها: ۲۴
ب) کاربرد اطلاعاتی: ۲۵
ناخشنودی از فنآوری اطلاعات در سازمان: ۲۵
خشنودی از فنآوری اطلاعات در سازمان: ۲۶
۲ ـ بیمارستان کینگستون: ۲۷
سیستم اطلاعاتچیست؟ ۲۹
سیستمهای اطلاعاتی در سازمان: ۳۱
۱ ـ سیستم اطلاعات مدیریت(MIS) ۳۱
۲ ـ سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: (DSS) ۳۴
ـ سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری با بازده قوی: ۳۵
خصوصیات سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۵
ـ عوامل مهم در موفقیت سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۷
معماری سیستم پشتیبانی تصمیمگیری: ۳۷
سیستم اطلاعاتی مدیران عالی (ESS) ۳۸
سیستم اتوماسیون اداری(OAS) ۳۹
سیستم اطلاعاتی عملیاتی TPS ۴۱
سیستمهای کارهای دانشبر KWS : ۴۲
سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی: ۴۴
محدودیتهای فنآوری اطلاعات: ۴۸
قسمت دوم : ۴۹
سازمان و ساختار سازمانی ۴۹
مقدمه: «چرایی مطالعه سازمان» ۵۰
«سازمان» ۵۱
نگاهی به تعاریف سازمان: ۵۱
سازماندهی (Organizing): ۵۷
مبانی سازماندهی: ۵۸
۱- سازماندهی بر مبنای وظیفه یا هدف. ۵۸
۲- سازماندهی مبتنی بر نوع تولید یا عملیات (محصول) ۶۱
۳- سازمان بر مبنای منطقه عملیاتی (جغرافیایی) ۶۳
۴- سازماندهی بر مبنای زمان: ۶۴
خلاصه و جمعبندی از معرفی چند ساختار متداول سازمانی: ۶۹
الگوهای جدید ساخت سازمانی: ۷۰
۱- سازمان ماتریسی یا خزانهای (Matrix organization) ۷۰
نقاط قوت و ضعف ساختار ماتریس: ۷۲
الف) نقاط قوت: ۷۲
ب) نقاط ضعف: ۷۳
۲- سازماندهی بر مبنای پروژه: ۷۳
۳- ساختار سازمانی، ماژولار (پیمانهای یا پارندی) ۷۴
برخی از ویژگیهای مهم ادهوکراسی عبارتند از: ۷۷
معایب ادهوکراسی: ۷۷
ابعاد طرح سازمان: ۷۹
ابعاد ساختاری: ۸۰
رسمیت: ۸۰
فنون رسمی سازی: ۸۲
پیچیدگی ۸۴
تمرکز ۸۸
ارتباط تمرکز، پیچیدگی و رسمیت: ۸۹
تمرکز و رسمیت: ۸۹
نسبتهای پرسنلی: ۹۰
ابعاد محتوایی: ۹۲
- تکنولوژی: ۹۵
محیط: ۹۶
رابطه محیط و ساختار: ۹۶
استراتژی: ۹۷
قسمت سوم : ۱۰۰
پیشینه تحقیق ۱۰۰
الف) تحقیقات خارج از کشور: ۱۰۱
۱- بررسی و پژوهش اسمیت ۱۰۱
بررسی و پژوهش ویگاند: ۱۰۲
تحقیق فیفرولبلباسی: ۱۰۳
- بررسی و پژوهش برن: ۱۰۴
تحقیقات تریست و بمفورد: ۱۰۵
ب) تحقیقات انجام شده در ایران: ۱۰۶
قسمت چهارم : ۱۱۰
بیمه چیست؟ ۱۱۱
نگاهی به بیمه ایران: ۱۱۱
معرفی مجتمعها و شعب بیمهای شرکت سهامی بیمه ایران در شهر تهران: ۱۱۳
مکانیزاسیون بیمه ایران: ۱۱۸
همچنين كاربرد اين فنآوريهاي اطلاعاتي در سازمانها در حكم يكي از منابع و دارائيهاي با ارزش سازماني است و انتخاب و تعيين استراتژي صحيح براي كاربرد آن ضروري است.
البته در مرحله اول اين مطلب براي بسياري از مديران سازمانها چندان پذيرفتني نيست و برخورد با اطلاعات در حكم منبعي همپايه همچون نيروي انساني، مواد اوليه، منابع مالي و … و گاه مهمتر از اينها، امر راحتي نيست. حتي براي بسياري از مديران سطح اجرايي نيز، تلقي عنصري غير ملموس در حكم منبع اصلي امكانات حياتي، مشكل است. اما اگر درست توجه كنيم ميبينيم كه چطور اين عناصر غير ملموس، بر بالا رفتن بهرهوري و سوددهي هر سازماني و بهينهسازي اتخاذ تصميمات مديران راهبردي تاثير ميگذارند. اطلاعات در حيات هر سازماني ميتواند نقش مهمي را بعهده داشته باشد. در واقع اطلاعات وسيلهاي است كه امكان استفاده بهتر و مناسبتر از منابع ملموس سازمان را براي مديريت فراهم ميآورد. اطلاعات در سازمان غالباً به شكل موثري اداره نميشود و با وجود آنكه در بسياري از سازمانها، اطلاعات با فنآوري پيشرفته همراه شد و نظامهاي پيچيده خودكار براي خدمات اطلاعات و همچنين نظامهاي خودكار دفتري و اداري در سطح وسيع به كار گرفته ميشوند، هنوز در مورد مسئله مديريت اين نظامها و مراكز خدمات اطلاعاتي و چگونگي و ميزان كاربرد اين فنآوريها و مديريت منابع اطلاعاتي بحث و بررسي دقيق و مفصلي نشده يا اجرا نگرديده است.
ميتوان اولين گام براي كاربرد فنآوريهاي اطلاعاتي را آگاهي مديران از ارزش بالقوة آن دانست. همان طوري كه با فعالتر شدن مديريت، بكارگيري اصول و علوم آن سادهتر گرديد، با ارج نهادن به نقش اطلاعات در سازمان به كاربرد فنآوريهاي اطلاعاتي و نيز نقشآفريني اطلاعات در تصميمات و استراتژيهاي مديريتي و چگونگي بهرهگيري از آن آگاهتر خواهيم شد.
تكنولوژي (فنآوري) :
تكنولوژي يكي از عوامل موثر و تعيين كننده در ساختار سازماني است و تغييرات و تحولات تكنولوژيكي باعث پيدايش صنايع و مشاغل جديد و از بين رفتن يا بياهميت شدن بعضي از صنايع و مشاغل قبلي ميگردد. بنابراين ورود تكنولوژي به سازمان محدوديتها و فرصتهايي را پديد ميآورد كه از جميع جهات بر سازمان تاثير ميگذارد. تكنولوژي تركيب جديدي از تلاش انسان، ماشينها و تجهيزات و روشهاي انجام كار را ايجاد ميكند كه نيازمند آمادگي سازمان در جهت پذيرش و انتخاب تركيب صحيح ميباشد. در مفهوم واقعي تكنولوژي، اتفاق نظر كامل وجود ندارد. برداشتهاي متفاوت از تاثير تكنولوژي در سازمان شده است همچين سطوح تجزيه و تحليل تاثير تكنولوژي در سازمان نيز متفاوت بوده است و عدهاي كل سازمان را بعنوان استفاده كنندگان تكنولوژيهاي متفاوت و حتي عدهاي ديگر فرد را بعنوان يك واحد تاثيرپذير تكنولوژي مورد بررسي قرار دادهاند.
به همين جهت تعريف واحدي از تكنولوژي ارائه نشده است.
به هر حال، تكنولوژي عبارتي است كه براي هر نوع سازماني قابل كاربرد است. سازمانها همگي اعم از صنعتي و خدماتي از تكنولوژي استفاده ميكنند. همه سازمانها به اين منظور بوجود آمدهاند كه تغييري را در «شيء» بوجود آورند و ايجاد اين تغيير مستلزم داشتن تكنولوژي است. البته شيء مذكور حتما نبايد داراي شكل ظاهري و مادي باشد، بلكه ميتواند شامل مواردي مثل اطلاعات، نمادها و حتي افراد نيز باشد. محسوس و ملموس بودن يا نبودن شيء مورد تغيير در سازمان، تاثيري در مفهوم و اهميت تكنولوژي به طور عام ندارد به عبارت ديگر بعنوان عامل موثر هماهنگي كه در يك پالايشگاه نفت مورد بررسي قرار ميگيردبه همان نحو نيز در يك موسسه بيمه مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.(Scott . Bedeian . 1986)
تكنولوژي در جهان پيشرفته امروز، همان گنج پر ارزشي است كه نوع بشر پس از قرنها تلاش براي دانستن و كاربرد دانشها براي زندگي بهتر و آسانتر بدست آورده است و در يك كلام ميتوان گفت تكنولوژي دستاورد دانش است. (هوا كيميان، 1374، ص 20)
علم، صنعت و تكنولوژي ميتوانند جامعه و جهان را متحول كنند تا آن حد كه پايهگذار تحولهاي تاريخي باشند و جوامع بشري را از دوراني به دوران ديگر، با ويژگيهاي كاملا متفاوت انتقال دهند. «ژان ـ ژاك سروان ـ شرايبر» نويسنده كتاب (تكاپوي جهاني)از لحظههاي استثنايي و دگرديسي جوامع سخن ميگويد كه پيشرفت تكنولوژي زمينهساز آن خواهد بود. شرايبر ميگويد «ما در لحظهاي استثنايي از دگرديسي جوامع از جمله جامعه خودمان (فرانسه) زندگي ميكنيم، لحظهاي كه نظير آن در طول قرنها كمتر پيش ميآيد. … شرايبر براي اثبات اين سخن به پيشگفتار كتاب «تكاپوي آمريكا» استناد ميكند.
پنج قرن پيش، رابله و سروانتز، بر پايه اختراع صنعت چاپ، جهش بزرگ نورزايش (رنسانس) را بنا نهادند. و نظم اخلاقي را به لرزه در آوردند. زير و رو شدن فنون در ساختهاي اجتماعي و الگوي ذهني جامعه قرون وسطي شكاف ايجاد كرد. اين ضربه «نوزايش» را بوجود آورد.
شرايبر ابراز اميدواري ميكند كه اين بار تحول جهان به گونهاي باشد كه همه جوامع از دستاوردهاي آن براي رفاه و بهرورزي بهره گيرند. او ميگويد «البته اراده و حماسه را نبايد از ماشينهاي كوچكي كه مردمان سواحل اقيانوس آرام يكي پس از ديگري به خدمت ذكاوت انسانها در ميآورند، انتظار داشت. اگر قرار است و بايد جامعه اطلاعات كه هم اكنون جانشين جامعه صنعتي فرو پاشيده ميشود، به اشتغال كامل استعدادهاي همه بيانجامد و درهاي آينده را بر روي ما و پنج ميليارد انسان ديگر پيش از پايان نفت، بگشايد، يك انقلاب اجتماعي آنهم همين امروز ضروري است…»
با اين تفاسير باز بنظر ميرسد كه هنوز نميتوان تعريف جامعي را از تكنولوژي ارائه داد ما در اين پژوهش پس از بررسي تعاريف متعدد از تكنولوژي تعريف هنري مينتزبرگ از تكنولوژي را جامعتر يافتيم مينتز برگ تكنولوژي را عبارت از ابزاري ميداند كه براي دگرگون كردن «وارده ياin Put » به «ستاده يا Out Put» در هستة عملياتي بكار ميرود. مجموع تكنولوژيهاي مورد استفاده در سازمان، نظام فني سازمان را تشكيل ميدهند كه شامل سه تكنولوژي، انساني، ماشيني و روشهاي انجام كار ميباشد. (مينتز برگ، 1371 ص 17)
همانطور كه در صفحات پيشين اشاره كرديم تكنولوژي يكي از عوامل تاثيرگذار بر ساختار سازماني است. و از نخستين سالهاي انقلاب صنعتي آنچه نقطه همگرايي صاحب نظران قرار گرفت، فنآوري و پيشرفتهاي آن بود كه ضميمه استمرار انقلاب را فراهم آورد. تاثير فنآوري بر روابط افراد، گروهها و سازمانها مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت و در طول سالهاي قرن بيستم تحقيقات قابل ملاحظهاي به منظور شناخت ماهيت و عوامل موثر در فنآوري صورت گرفته است در اينجا ما به چند نمونه اشاره خواهيم كرد:
1- پژوهش وود وارد :
خانم جون وود وارد (1971 ـ 1916 م) استاد جامعه شناسي صنعتي دانشگاه علوم تكنولوژي امپريال دانشگاه لندن بود او تحقيقات خود را در دانشگاه ليورپول شروع كرد ولي اشتهارش را مرهون مطالعاتي است كه وي متعاقبا در سمت مديره واحد پژوهشهاي مناسبات انساني در دانشكده فني اسكس جنوب شرقي بر روي تكنولوژي و ساختار در شركتهاي توليدي بعمل آورده است. بعدها او و همكارانش، ضمن توسعه مطالعات ياد شده بر عمق آنها نيز افزودند. وود وارد و همكارانش حدود 100 شركت را مورد مطالعه قرار دادند كه اطلاعات بدست آمده از هر شركت با شركتهاي ديگر متفاوت بود شايد يكي از دلايل متفاوت بودن نتايج اندازه شركتها بود كه يكي شايد 10 كارمند و ديگري 100 كارمند داشت. (نمودار 1 ـ2)
وود وارد سازمانها را در سه گروه كلي فرهمند، سنتي و بور و كراتيك جاي داد و در اين نوع طبقهبندي نكاتي از قبيل: سلسله مراتب اداري بين بالاترين و پايينترين سطح، حيطة نظارت و يا ميانگين افرادي كه زير نظر يك سرپرست بكار اشتغال دارند، ميزان ابهام يا وضوح در شرح وظايف كاركنان، حجم مكاتبات و دستور العملها، ميزان تقسيم وظايف كارشناسان و متخصصين مورد نظر وي بودند. وود وارد درمييابد كه سازمانها از نظر ويژگيهاي بالا با هم متفاوت هستند. مثلا در يكجا افراد تحت سرپرستي يك سرپرست خيلي كم بودند و در جايي ديگر شايد 80 تا 90 نفر. سلسله مراتب در واحدهاي توليدي از حداقل 2 تا حداكثر 8 رده ميرسيد و ارتباطات در جايي بكلي بصورت شفاهي انجام ميگرفت اما در جايي ديگر همين ارتباطات كلا بصورت كتبي صورت ميپذيرفت. او از خود پرسيد اين تفاوتها ناشي از چيست؟
گروه خانم وود وارد براي يافتن پاسخ به سوال فوق ابتدا فرض كردند كه ممكن است اندازه يا سوابق تاريخي سازمانها دليل اختلافشان باشد. اما به جوابي نرسيدند. ولي وقتي تفاوت بين فنون متفاوت توليد بررسي گرديد، معلوم شد واقعا فنآوري توليد با سلسله مراتب، حيطه نظارت و آن ويژگيهاي سازماني فوق الذكر ارتباط دارد. وود وارد و همكارانش ادعا نكردند كه فنآوري تنها عامل موثر در ساختار يك سازمان است همچنان كه نگفتند مديران نميتوانند بر ساختار سازمانها اثر بگذارند اما تاكيد كردند كه فنآوري در ساختار سازمان اثر عمدهاي دارد.
نتايج اصلي تحقيقات خانم وود وارد بشرح ذيل ميباشد:
1ـ ساختار سازمان با فنآوري ارتباط دارد.
2ـ سلسله مراتب همراه با پيچيدگي فنآوري توليد بيشتر ميشود.
3ـ تعداد افراد تحت نظارت در توليد انبوه بيشترين ولي در توليد سفارشي و پيوسته پايين است.
4ـ هزينه نيروي كار همراه با افزايش پيچيدگي فنآوري كاهش مييابد و از 36 درصد توليد سفارشي 34 درصد از كل هزينههاي توليد در توليد انبوه به 14 درصد در توليد پيوسته ميرسد.
5 ـ نسبت كاركنان اداري و سرپرستي به كارگران ساعت مزد با پيچيدگي فنآوري كاهش مييابد.
6ـ با پيچيدگي فنآوري سطح تحصيلات كاركنان بالا ميرود.
7 ـ با افزايش پيچيدگي فنآوري، حيطه نظارت مديريت سطح بالا افزايش مييابد.
8 ـ سازمان توليد سفارشي و پيوسته انعطافپذير است ولي در توليد انبوه شرح وظايف، مقررات و مسئوليتها دقيقا بايد رعايت شود.
9 ـ ارتباطات كتبي بخصوص در توليد انبوه بيش از ارتباطات كتبي در توليد سفارشي و پيوسته است.
10 ـ تقسيم كار و تخصص در توليد انبوه شديد است.
11 ـ عليرغم نياز به كنترل شديدتر در توليد انبوه، فاصله مديريت با سرپرستي بيشتر است.
(رحمان سرشت، 1377، ص 134 ـ 132)
لازم به يادآوري است كه خانم وود وارد شركتهاي مورد مطالعه خويش را به سه دسته ذيل تقسيم كرد:
1 ـ توليد تك محصولي و دستههاي كوچك : كه اين شركتها معمولا به صورت كارگاه هستند و سفارشات اندك ميگيرند و بر طبق خواست مشتري عمل ميكنند و در نتيجه استفاده بسياري زيادي از دستگاههاي پيشرفته و مكانيزه ندارند.
2 ـ توليد انبوه و دستههاي بزرگ : كه يك نوع فرايند توليد يا ساخت است كه از قطعات استاندارد استفاده ميكند و سيستم توليد نسبتا طولاني است.
3 ـ فرايند توليد مستمر : در فرايند توليد مستمر همه كارها بوسيله دستگاههاي پيشرفته و مكانيزه انجام ميشود. در اين فرايند چيزي بنام شرع يا متوقف ساختن دستگاه وجود ندارد. (دفت، 79، ص 211 ـ 207)