ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    9 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    9 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    588
تعداد کل بازدید ها :
    24901464
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
مقاله روشهای تدریس علوم اجتماعی
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,علوم تربیتی اجتماعی , روانشناسی
حجم فایل : 20.87 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 29 صفحه
تعداد بازدید : 68 مرتبه


قیمت: 1,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
امتیاز : 2

فروشنده ی فایل

maghale33
سایر فایل ها
توضیحات :

عنوان : مقاله روشهای تدریس علوم اجتماعی

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست
حقايق
مفاهيم
مفاهيم چگونه رشد مي يابند
هيجانات
وضع جسماني
زبان
تجارب
شخصيت
روابط اجتماعي
مشخصات مفهومها
فردي شده
سلسله مراتبي
متراكم
متفاوت در درستي
مشكلات تشخيص
تسهيل كردن تكوين مفهوم
تجارب
ميتچل بيان كرده است:
بازي
بازي حسي به تكوين مفهوم كمك مي كند
يك منبع براي زبان بچه ها
آموزنده
تشويق آميز
مشروح
دقيق
تقويت كننده
راهبردهاي تدريس
توضيحات
منابع
پروژه ها
مراجع
 
كمك كردن به بچه ها در كاوششان در پي دانش يك هدف اساسي همه نوع آموزش است،‌ مخصوصاً آموزش مطالعات اجتماعي،‌كه قسمتي از برنامه درسي مورد نظر براي تدريس شدن به بچه ها درباره ماهيت آنان،‌جهان و روابط انساني است.
بچه ها آگاهي از همه رشته هاي علومي اجتماعي را در امر يادگرفتن دربارة‌ انسان و جهان نياز دارند. اما مدارس چگونه مي توانند همه آن چيزهايي كه براي دانستن و درك كردن جهان پيچيده وجود دارد را طوري كه جهان ما از حقايق و اطلاعات پر شود به نوجوانان آموزش دهند؟ 
حقايق
در سال 1962 انجمن آمريكايي جوامع علمي و انجمن ملي براي مطالعات اجتماعي تا 2000 صفحه كامل از حقايق را در كتابها، روزنامه ها و گزارشاتي كه هر لحظه در جايي از جهان منتشر شده بود را نشان دادند. به خاطر افزايش هميشگي تعدادشان،‌فكر تدريس مطالعات اجتماعي با توجه به حقايق غير واقع بينانه است.
همچنين،‌ همه حقايق ارزش دانستن يا تدريس ندارند. با تغيير جهانمان ،‌رشد تكنولوژي و تغيير فرهنگها، ارزشها و نگرشها، حقايق مي توانند خيلي فوري در مورد مفيد بودن بي اعتبار شوند. اكثر ما مي توانيم با دقت مقداري از حقايق به خاطر سپرده شده كه مدت طولاني از پذيرش آنها نگذشته را به خاطر بياوريم. «نمي توانيم موضوعات را خلق كنيم و نمي توانيم آنها را نابود كنيم،» «هفتاد و شش عنصر وجود دارند» يا «مردم هرگز نمي توانند به ماه دسترسي يابند به دليل اينكه خيلي زياد از ما دور است. و اين ها به ما كه براي حفظ كردن پايتخت كشورهاي خارجي تلاش مي كنيم باز هم با حقايق ديگر پاداش داده اند - امروزه هيچ كشوري بدون پايتخت نمي تواند وجود داشته باشد.
در يك روش ، تدريس مطالعات اجتماعي خيلي آسانتر خواهد شد،‌اگر هدف آموزش دادن حقايقي از رشته هاي علوم اجتماعي تاريخ، جغرافي ، علم اقتصاد و غيره مي باشد، زيرا بچه ها مي توانند به آساني حقايق را حفظ كنند. اما چون آنها براي نوجوانان معني كمي دارند، و چون با تجارت بچه ها ،‌ارتباط خيلي كمي دارند،‌حقايق فوراً فراموش مي شوند. اغلب وقتي كه نوجوانان از طريق فرستادن حقايق به حافظه تدريس شده اند،‌آنها بيشتر دوست دارند چيزهايي را كه با صحبت كردن تدريس شده است را طوطي وار تكرار كنند - آنها مي توانند از بر بخوانند،‌اما بچه ها و طوطي ها هيچ آگاهي يا دركي از آنچه آنها مي گويند ندارند. 
مفاهيم
بچه ها به يك ذخيره حقايق از هر يك از رشته هاي علومي اجتماعي در دسترسشان نياز دارند. بدون حقايق بچه ها احتمالاً در هنگام يادگيري و درك كردن مشكل دارند. حقايق به آجرهاي ساختمان تشبيه شده اند. اين حقايق براي ساخت آنها خيلي ضروري است،‌اما حقايق مثل يك مجموعه از آجر ها به به كاربردن ،‌جمع آوري كردن و سازماندهي در داخل يك كل با معني نياز دارند يادگيري بوسيله جمع آوري و سازماندهي كردن حقايق رشته هاي علوم اجتماعي ، و يادگيري از طريق به كاربردن آنها براي يادگرفتن چيزهاي جديد،‌ به نظر مي رسد در جهان امروز از يادگيري ساده حقايق مهمتر باشد، نيازهاي بچه ها را براي جمع آوري و سازماندهي كردن حقايق شناسايي كنيد. امروزه معلمان علوم اجتماعي  يه جاي يادگيري حقايق روي پروراندن تكوين تمركز مي كنند. بر عكس حقايق، مفاهيم نظم و ترتيب پديد مي آورند و به زندگي معني مي دهند. آنها براي سازماندهي حقايق و اطلاعات براي بچه ها و كمك كردن به آنها براي آسان كردن زندگي شان كار مي كنند.
مفاهيم، بر عكس حقايق هميشه بايد با معني باشد. كلوس مير و ريپلي تعريف كرده اند يك مفهوم را به عنوان :‌
يك ساخت ذهني يا انتزاعي بوسيله حالت معني دار روان شناختي، سازمان دادن و توانايي منتقل كردن شناخته شده است كه يك فرد را قادر به انجام كارهاي زيرمي سازد(1) درك كردن موضوعات و وقايع متعلق به طبقه يكسان و همچنين تميز دادن از چيزها و وقايع متعلق به طبقات ديگر، (2) درك كردن ساير مافوق هاي مرتبط،‌هم تراز و مفاهيم ثانوي در يك سلسله مراتب ،‌(3) فراگرفتن اصول و حل مسايل مرتبط با مفهوم و (4) يادگيري مفهومهاي ديگر با سطح پيچيدگي يكسان در زمان كمتر.
مفاهيم مثل يك قفسه بايگاني ذهني به بچه ها براي سازماندهي و طبقه بندي كردن تجربياتشان در داخل واحدهاي بامعني خدمت مي كنند. بدون يك ذخيره، به خوبي ذخيره مفاهيم بزرگسالان ، بچه ها مجبور خواهند شد هر رويارويي با محيط را به طور جداگانه پردازش كنند. با تصاحب كردن مفاهيم يك سيستم تفكر وجود دارد كه از طريق  تداعي عمل مي كند. طبقه بندي ها بوسيله چيزهايي براي مرتب كردن پاسخهاي نسبتاً يك دست بوسيله يك مجموعه هماهنگ از محركها شكل گرفته اند. مفاهيم براي كمك كردن به يادگيري بچه ها به روشهاي زير عمل مي كنند:
1- آنها به سازماندهي ذهني فرد و كنار هم چيدن روشن اطلاعات بوسيله ربط دادن آنها در يك واحد يا عقايد كلي كمك مي كنند. 
2- آنها به يك فرد براي تفسير كردن ،‌بررسي كردن، كشف كردن و ضميمه كردن اطلاعات و تجارب جديد كمك مي كنند. 
3- آنها به يك فرد براي فكر كردن و رسيدن به درك كامل جهانش و درك كامل تغييراتي كه او با آن مواجه است كمك مي كنند.
4- آنها كمك مي كنند كه مردم به شكل زباني با يكديگر ارتباط برقرار كنند؛ به هر حال، چون مفاهيم فردي شده اند، آنها همچنين مشكلاتي را در ارتباط مؤثر بوجود مي آورند.
5- آنها وقتي كه به مردم براي يادآوري مشخصاتي كه مورد نياز هستند كمك مي كنند به عنوان سرنخها عمل مي كنند.
6- آنها با نظم بخشيدن به تجارب بوسيله ربط دادن و در نظر گرفتن معاني در ميان و بين اطلاعات و تجارب ظاهراً ناهم خوان به حيات انسان كمك مي كنند.
به هر حال، مفاهيم مثل حقايق همه چيزي نيستند كه بچه ها براي يادگرفتن و درك كردن جهانشان نياز دارند. بچه ها همچنين به يادگرفتن براي پي بردن به روابط ميان مفاهيم نياز دارند. يك تعميم به يك گفته اشاره دارد كه يك رابطه را بين دو مفهوم يا مفهوم هاي بيشتر پديد مي آورد يا نشان مي دهد. «به هر حال، تعميمها به جاي بيان چيزي بوسيله تك كلمه يا عبارت،‌گزارش يك قانون عمومي يا اصول كه ممكن است در موقعيتهاي مختلفي كه مشخصه هاي مشترك دارند بكار رفته باشند را در بر مي گيرند. تعميمها دستورالعملهايي را كه افراد فعاليتشان را اداره مي كنند بوجود مي آورند. آنها از مفهومها يا گزاره هاي ابتدايي حقايق پيچيده تر هستند». آنچه در زير مي آيد مثالهايي از تعميمها هستند: خلاقيتهاي جديدي كه به تغييرات منجر مي شوند،‌انسانهايي كه زندگي شان را تغيير مي دهند كه روي شرايط موجود پايه ريزي شده است،‌مردم جهان وابسته به هم هستند.
مفاهيم چگونه رشد مي يابند
 به منظور تدريس مؤثر مفاهيم در رشته هاي علوم اجتماعي تاريخ، جغرافي ،‌علم اقتصاد يا تعليم و تربيت بين المللي، معلمان ابتدا به فهميدن دقيق اينكه چگونه رشد مفهوم اتفاق مي افتد نياز دارند. به نظر مي رسد محققان هم عقيده اند كه مفاهيم از تجارب حسي بچه‌ها رشد مي يابند. همه تجارب يك بچه ،‌ لمس كردن ،‌ديدن، شنيدن،‌بوييدن و چشيدن يك شالوده ‌براي رشد مفهوم فراهم مي كند. از اين تجارب است كه احساسات شكل مي گيرند و ادراكات از مفهوم ما بوجود مي آيند.
ادراكات به عنوان آنچه از يك موضوع ،‌يك كيفيت يا يك رابطه، به عنوان نتيجه تجارب حسي مي دانيم تعريف شده اند. ادراكات تجديد سازمان  يك مجموعه از احساسات وابسته به هم هستند و اين الگوي ادراكي به ترتيب مفاهيم يا تجارب عمومي شده اي را بوجود مي آورند.
همچنين يك مقدار معيني از حافظه و توانايي تميز و تعميم دادن لازمة‌ تكوين مفهوم هستند. بچه ها به مراجعه كردن،‌تميز دادن ميان احساسات و ادراكات گذشته، توجه كردن به شباهتها و تفاوتها به منظور شكل دادن به مفاهيم نياز دارند. ممكن است بچه ها يك مفهوم از سگ بعنوان يك چيز با چهار پا و يك دم داشته باشند، بعداً بچه ها پي مي برند كه اسبها، گربه ها و گاوها هم چهار پا دارند. آنها بايد مشخصه هاي سگ را يادآوري كنند و به خاطر بياورند و سپس تشخيص دهند كه چقدر آنها با گاو ،‌اسب يا گربه فرق مي كنند. 
مالان و هرش اين فرايند را به عنوان يك كشتي بچه با تجارب و اداراكات و اطلاعاتش و با ربط دادن اين تجارب به ايده ها و مفاهيم توصيف كرده اند. او ايده هايش را آزمايش مي كند. او تجاربش را وقتي كه آنها كار نمي كنند اصلاح مي كند،‌همينكه او آنها را براي كار نياز دارد. او شكلهاي ابتدايي استدلال را به كار مي برد، مشاهده مي كند، به شباهتها ،‌يادآوريها و تميزها توجه مي كند.»
تكوين مفهوم تحت تأثير قرار گرفته است بوسيله:
1- هيجانات . روز استيتس : «تفكر عوامل ديگر را با فعاليتهاي ذهني محض درگير مي‌سازد و نه تنها حقايق عيني را بر طبق واقعيت قرار مي دهد بلكه احساس و عاطفه را بر مي انگيزد كه بخشي از فرايند تفكر هستند. امروزه ما معتقديم كه نيازهاي شخصي تكوين ادراكات و مفهوم هاي بچه ها را هدايت مي كنند واينكه نگرشها و هيجانات مقدار زيادي از فكر بچه را تعيين مي كند.
 

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.