ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    20 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    20 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    931
تعداد کل بازدید ها :
    24910943
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
مقاله انگیزش در کلاس درس
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,علوم تربیتی اجتماعی , روانشناسی
حجم فایل : 31.73 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 66 صفحه
تعداد بازدید : 248 مرتبه


قیمت: 2,400 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
امتیاز : 17

فروشنده ی فایل

maghale33
سایر فایل ها
توضیحات :

عنوان : مقاله انگیزش در کلاس درس

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

فهرست مطالب
دانش‌ آموزان دارای انگیزش ۳
بالا بردن انگیزش تحصیلی ۵
روابط معلم و دانش‌آموز ۷
ایجاد روبط مثبت با دانش‌آموزان ۸
اجتناب از تنبیه شدید و مکرر ۹
اجتناب از شوخی ۱۳
پرهیز از پیش‌داوریهای غیر منصفانه ۱۴
ثبات داشتن و بخشنده بودن ۱۶
داشتن انتظارهای بالا و ممکن ۱۷
تحلیل ۱۸
اجتناب از روابط وابستگی‌زا ۲۱
افزایش روابط غیر مشروط میان معلم و دانش آموز ۲۱
یک برنامه مطالعه انتخابی ۲۶
نوعی از صامت خوانی مستمر ۲۶
مطالعه کنندگان متمرد ۳۱
گزارش کتاب و کنفرانسها ۳۳
برگزاری امتحان ۳۵
ارزیابی طرحها ۳۶
ارایه بازخورد ۳۶
فهرست منابع ۴۱
 
فصل اول
 
دانش‌ آموزان داراي انگيزش:
 همواره ديده‌ايم كه بعضي از جوانان به طور مثال براي بازي فوتبال انگيزه دارند، برخي ديگر فرضا براي خريد موتور سيكلت و برخي هم براي اينكه ديگران ناراحتي‌هاي مختلف را به وجود آورند، انگيزه دارند. در واقع همگي براي كاي انگيخته شده‌اند، و دليل ندارد كه اين كار همواره تكاليف مدرسه باشد.
در شرح فوق در زمينه ويژگيهاي دانش آموزان خوب مي بينيم كه نوعا معلمان برهوش تاكيد نسبتا كمي دارند. و بيش از هوش به عنوان يك كيفيت خوب، انگيزش داراي اهميت است. همواره دانش  آموزان سخت كوشي هستند ك در كارهاي خود پيشرفت هرچند كند اما يكنواختي دارند و همچنين دانش اموزان باهوشي هستند كه از تواناييهاي خود به خوبي بهره نمي‌گيرند. معلمان به طور معمول داشتن دانش آموزان نوع اول را بر نوع دوم ترجيح مي‌دهند. اين معلمان بر اين باورند كه دانش اموزان داراي انگيزش، حتي اگر از پيشرفت اندكي برخوردار باشند، در محدوده توانايي خود عمل مي كنند. بنابراين تلاش براي  افزوني انگيزش تحصيلي از اهميت بسزايي برخوردار است. ديگر آن كه نظارت بركلاسي كه دانش آموزان داراي انگيزش دارد، با دشواري چنداني روبرو نمي‌شود. چنين دانش‌آموزاني به برنامه انضباطي نيازي ندارند و به توصيه هاي معلم توجه مي‌كنند و در موارد لازم به بحث و گفتگو با معلم مي پردازند. معلم نيز ترغيب مي‌شود تا براي بهبود كيفيت آموزش خود تلاش بيشتري كند.
 
بالا بردن انگيزش تحصيلي:
شيوه معمول معلمان در اين مورد عبارت از توجه داشتن به انگيزش بيروني است. در اين جا چند نمونه از آن را برمي شماريم: دانش آموزان در انجام يكي از فعاليتهاي خود به طور موفق عمل كرده است. معلم با تبسم كردن به او مي‌فهماند، و يا به او جايزه مي‌دهد، و يا به او اجازه مي‌دهد در رشته ورزشي مورد علاقه خود امكاناتي را به دست آورد. همه اينها موجب افزايش انگيزش بيروني است. هنگامي هم كه معلمي تازه كار به محيط آموزشي وارد مي‌شود، همه معلمان استفاده از چنين روشهايي را به او گوشتزد مي‌كنند. البته خود اين معلمان تازه‌كار نيز در دروان تحصيل خود از جانب معلمان خويش چنين برخوردهايي را همواره تجره كرده است. و براي همين است، كه توجه به اين روشها همچنان پاي‌برجا مي‌مانند و گويي اموري بديهي هستند. اما در مورد عنايت به انگيزش دروني با نمونه‌هاي اندكي مواجه هستيم. مديران و معلمان به طور معمول قادر نيستند معلمان تازه‌كار را در اين راستا هدايت كنند. پيش از اين براي مدتي قليل از جانب مسؤلان آموزشي تلاش شدن، تا با اتخاذ برخي روشها بتوان انگيزش دروني را نزد دانش آموزان پرورش داد. در اين مورد تصميم گرفته شد، كه اداره كلاس بر عهده دانش آموز باشد و هيچ نظارت از پيش تعيين شده‌اي اعمال نگردد. و يا اين كه دانش‌آموز در پايان سال تحصيلي هرگز با شكست تحصيلي مواجه نشود و به هرصورتي كه به فعاليتهاي آموزشي خود پرداخت، اين امر موجب شكست وي نباشد. اما در عمل اين طرحها با موفقيت همراه نبوده است و پس از ناكامي در اين امر حتي از  قبل نيز پاداش و تنبيه‌هاي بيشتري مورد استفاده قرار گرفت. عدم موفقيت چنين طرحهايي براي اين است، كه اصولا انگيزش دروني آن گونه كه لازم است، مورد ادراك قرار نگرفته است. مطلب بسيار ظريفتر از آن است، كه در بدو امر به نظر روانشناختي متغير است و هيچ‌دانش‌آموزي همواره نسبت به فعاليتي خاص از انگيزش دروني ثابت برخوردار نيست. با تغيير شرايط، ادراك كفايت و خودمختاري دانش آموز نيز نسبت به خود تغيير مي‌ كند. البته همه دانش‌آموزان همواره نسبت به فعاليتي خاص از انگيزش دروني ثابت برخوردار نيست. با تغيير شرايط، ادراك كفايت و خودمختاري دانش‌آموزان نيز نسبت به خود تغيير مي‌كند. البته همه دانش‌آموزان دردوران تحصيل خويش انگيزش دروني را تجربه مي‌‌كنند اما معلمان بايستي به دانش آموزان بفهمانند، كه چگونه خود را با تغيير شرايط جديد سازگار كنند. البته معلمان نيز بايد درنظر داشته باشند كه اغلب اوقات شكل‌گيري شرايط جديد دروني در دانش ‌آموزان بسيار به كندي صورت مي گيرد. چنين دانش اموزاني پس از سالها شكست در امر آموزش خود به اين باور مي رسند كه اصولا قادر به غلبه برمشكلات نيستند 
بديهي است كه تجديد نظر در اين گونه‌ باورها به سرعت انجام نمي‌پذيرند. اما هرچند به كندري، ليكن باصبر و استقامت مي‌توان به نتايج مطلوب دست يافت. هدف ما در اين كتاب آن است، كه هم معلمان تازه‌كار و هم معلمان آزموده به انگيزش دروني دانش‌آموزان بيانديشند و تلاش كرده‌ايم در اين راه ياور ايشان باشيم.
 
روابط معلم و دانش‌آموز:
آموزش، بدون ايجاد رابطه معنايي نخواهد داشت. معلمان درهمان آغاز كار خود پي‌مي‌برند كه نحوه برقراري ارتباط با دانش‌آموزان بسيار اهميت دارد. آنان از خود مي‌پرسند، آيا بايد به پرورش دانش‌آموزان پرداخت و به آنها عشق ورزيد و يا بايد سخنگو بود و انتظارات زيادي از آنها داشت؟ ايا بايد به دانش‌آموزان نزديك شد يا از آنها فاصله گرفت؟ اينها پرسشهايي است كه اغلب معلمان تازه‌كار در انديشه آن هستند. معلمان با تجربه كه شيوه خاصي را پس از طي سالها برگزيده‌اند، كمتر در اين موارد مي‌انديشند. به هر حال توصيه مي‌شود تا معلمان به تاثير نوع ارتباط خود برشكل‌گيري گرايش‌هاي انگيزش دانش‌آموزان توجه كنند. در اين فصل و چند فصل  ديگر چندين روش برقراري ارتباط را مورد بحث قرار مي‌دهيم، كه موجب بهبود انگيزش تحصيلي دانش‌آموزان مي گردد. در آغاز مي‌توان گفت كه رابطه مبتني بر محبت، احترام و اعتماد متقابل ميان معلم و دانش‌آموز هم موجب مي‌شود تا دانش‌آموز به معلم وابسته نشود وهم انگيزه تحصيلي وي را افزايش مي‌بخشد.
 
ايجاد روبط مثبت با دانش‌آموزان :
شرح:
اولين هدف معلم بايد برقرار كردن رابطه اي مطلوب، دوستانه و حمايت كننده با دانش‌آموزان باشد. چنين هدفي فقط با تعامل ميان معلم و دانش‌‌آموز حاصل مي آيد. چند روز اول مدرسه و اولين ديدارهاي دانش‌آموزان به آنها احترام نگذاشته‌اند در برابر آنها نخندند. زيرا ايشان بر اين باورند كه دانش‌اموزان براي احترام گذاشتن به معلم بايد از وي بترسند. اما نظريه‌پردازان انگيزش مي‌گويند كه در روزهاي  اول به دانش‌آموزان نشان دهيد كه به آنها علاقه‌‌ داريد و مي‌توانند به شما اعتماد كنند و در صورت نياز براي هر كمكي به شما رجوع كنند. هدف اصلي در واقع آن است كه معلم بايد به عنوان فردي بالغ و قابل اعتماد براي دانش‌آموزان مطرح گردد. خوشبختانه راههاي بسياري براي اين منظور  وجود دارد و ما به رايج‌ترين آنها خواهيم پرداخت. در اين جا بايد به ياد داشت كه هرگونه برخورد با دانش آموز در تقويت يا تضعيف تصور آنها نسبت به معلم موثر است. بنابراين معلم نمي‌تواند فقط زمان معني از روز را به برقراري ارتباط با شاگردانش اختصاص دهد. بلكه تلاش براي رابطه مثبت بايد همه اوقات معلم و دانش‌آموزان را دربر گيرد.
 
اجتناب از تنبيه شديد و مكرر: 
معلماني كه مايلند روابط خوبي با دانش‌آموزان داشته باشند يعني رابطه‌اي كه موجب افزايش انگيزش تحصيلي آنها شود، براي آموزش رفتار مناسب نبايدبر تنبيه متكي باشند. اغلب تنبيه‌ها با هدفي فراتر از خجالت دادن و ناراحت كردن دانش‌آموزان درنظر گرفته مي‌شوند. در گذشته دانش‌آموزان به دليل بي‌توجهي به درس مورد تنبيه جسمي قرارمي گرفتند و امروزه نيز با اين كه اين گونه تنبيه‌ها كمتر رايج است، اما بيشتر تنبيه‌ها به نحوي  براي آزردن دانش آموزان صورت مي‌‌گيرد. براي مثال، نوشتن 500 مرتبه جملة «من وسايلم را فراموش نمي‌كنم» و يا رفتن به مدرسه در روزهاي تعطيل و يا ايستادن در گوشه كلاس و يا ماندن در مدرسه بعد از تعطيل مدرسه، همگي مواردي هستند كه موجب آزردگي دانش‌آموزان مي‌شود. معلماني كه چنين تنبيه‌‌هايي را مقرر مي‌كنند، انتظار دارند كه به نتايج مطلوب هم دست يابند. برخي از معلمان كه خود مايل‌ به تنبيه دانش آموزان نيستند، از والدين كودك مي‌‌خواهند تا آنها را به دليل رفتار مناسب در مدرسه، خود تنبيه كنند. در اين موارد به طور معمول والدين محروميتهايي را براي  كودك خود ايجاد مي‌كنند، كه در نتيجه رابطه معلم و والدين با دانش‌‌آموز دچار اغتشاش مي‌شود.
اگر چه والدين بايد از نحوه عملكرد فرزندان خود در مدرسه آگاه باشند، اما نبايد از والدين خواست تا آنها را تنبيه كنند. روش بهتر آن است كه كاري كنيم تا والدين با امر آموزش فرزند خود درگير شوند. بايد آنان را ترغيب كرد تا كودك را  به دليل انجام تكاليفش در منزل تشويق كنند. بايد دانش آموز را به كتابخانه ببرند و به او كمك كنند تا كتابهاي مربوط به يك تكليف را بيابد و از راههاي گوناگون او را براي به‌‌دست آوردن موفقيتهاي كوچك در مدرسه تشويق كنند. معلماني كه براي موفقيت درسي كودكان به اين شكل از والدين استفاده مي‌كنند، در ياري رساندن به دانش‌‌آموزان خود موفق‌تر هستند. برعكس معلماني كه همواره در انتظار شكست يا رفتار مطلوب دانش‌آموز هستند، اغلب بيشتر باعث مي‌شوند تا مشكلاتي به وجود آيد.
 

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.