ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    14 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    14 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    342
تعداد کل بازدید ها :
    24909052
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
مقاله استرس و پاسخ به آن
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,علوم تربیتی اجتماعی , روانشناسی
حجم فایل : 14.95 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 21 صفحه
تعداد بازدید : 101 مرتبه


قیمت: 900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
امتیاز : 4

فروشنده ی فایل

maghale33
سایر فایل ها
توضیحات :

عنوان : مقاله استرس و پاسخ به آن

این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد

 

فهرست مطالب

استرس ۳

سندرم انطباق عمومی ۹

واکنشهای فیزیولوژیک به استرس ۱۲

واکنش های روانی یا سایکولوژیک به استرس ۱۷

فهرست منابع ۱۹

کتاب نامه انگلیسی ۲۰

 

استرس

روانپزشكان بنا را بر فشارهاي عصبي و به كار بردن مكانيسم هاي سايكو فيزيولوژيك مي‌گذارند و بالاخره روانشناسان آن را مسبب تغيير رفتار و حالات هيجاني و بحراني مي‌دانند. فرضيه بحرانها نيز به اين منظور اكثراً همراه با استرس به كار برده مي شود. پس استرس را مي توان به عنوان روندي تلقي كرد كه طي آن عوامل استرس زا باعث بروز تغييراتي مي شوند كه با سلامت انسان ارتباط دارد. يك عمل متقابل بين افراد و محيط است.

اساس اين فرضيه بر اين قرار دارد كه انسان و شخصيت او مرتباً با بحرانهاي مختلف زندگي كه باعث بهم خوردن تعادل جسمي- رواني مي شود مواجه است كه اكثراً هم همراه با عدم تعادل و اختلالات عاطفي و رفتاري است در اين موقع با فعاليتهاي مختلف فيزيولوژيك و رواني دستگاههاي هومئوستازي بدن به كار مي‌افتد، تا تعادل به هم خورده را دوباره برقرار نمايد. هومئوستازي (Homeostasis) مفهومي است بيولوژيك و حاكي از وجود تمايل حياتي و بنيادي است كه در آن ارگانيسم ميل دارد تنشهاي حاصل از تحريكات محيطي را از بين برده و به حالت قبل از تنش و يا آرامش بار گرداند. كانن (Canon) هومئوستازي را اين طور بيان مي كند: «هومئوستازي مكانيسمي است پويا و متضمن سازگاريهاي فوق العاده منعطف و متحرك و پيوسته بين آشفتگي و تعادل ارگانيسم عمل مي كند».

مفهوم اصلي اين فرضيه همان تحمل و طاقت در مقابل فشارها 

(Coping With Stress) ضربه ها، شوكها و بالاخره تحريكات عصبي است كه به سندرم واكنش به فشارها (Stress Reaction Syndrome) يا سندرم سازش عمومي معروف است. اين سندرم عبارت از كليه كنش و واكنشهايي است كه براي برگشت و اصلاح عدم تعادل جسماني و رواني كه به علت تاثير يك مهاجم غير اختصاصي در بدن ايجاد شده است به كار مي رود. روانكاوان عقيده دارند مكانيسم هاي دفاعي و رواني ايگو است كه فعاليتهاي لازم را براي برگشت تعادل به هم خورده انجام مي‌دهد ولي عقيده كلي بر اين قرار دارد كه شخصيت انسان به طور كلي آرامش، راحتي و خشنودي را به ناآرامي، ناراحتي و نارضايتي ترجيح مي دهد و لذا تمامي اجزاي سازنده شخصيت در اين فعاليتها شركت مي كنند تا آرامش و تعادل از دست رفته را مجدداً كسب كنند.

وجود استرس ها در محيط زندگي امري اجتناب ناپذير و براي رشد رواني ضروري است و هميشه هم اثر منفي ندارد و اگر هم به خودي خود وجود نداشته باشد، بشر خود آن را ايجاد مي كند. آنچه ممكن است منجر به بروز بيماري شود ناتواني در مقابله با درجات غيرعادي و بسيارشديد استرس مي باشد كه به صورت واكنشهاي فيزيولوژيك و رواني تظاهر مي كند. به عبارت ديگر اگر استرس در حد ظرفيت و سازش ذهن بدن باشد براي فرد خوشايند، مفيد و سازنده است ولي در صورتي كه بيش از توانايي و ظرفيت تطبيقي باشد ناخوشايند و مضراست.

پاسخ به استرس، پاسخي است فردي كه از زماني تا زمان ديگر در طول عمر تغيير مي‌كند. پاسخ به استرس ها پاسخي است فردي كه از زماني تا زمان ديگر در طول عمر تغيير مي كند هانس سليه كه سالها بر روي آندوكرنيولوژي استرس تحقيق كرده است مي گويد: «مهم اين نيست كه چه اتفاقي براي شخص افتاده مهم آن است كه آن چگونه درك كرده است و انسان ازديدگاههايش رنج مي برد نه از بلاهايي كه بر سرش مي آيد» طبق نظريه سليه استرس عبارت از درجه سوز و ساز (Wear-Thear) فرد بر اثرفشار زندگي است و از همين جا اساس نظريه سندرم سازگاري عمومي مطرح مي‌شود (ميلاني فر، 1382).

آثار ناشي از استرس بر ارگانيسم كه به صورت مكانيسم هاي دفاعي رواني ايگو (به طور ناخودآگاه) يا بصورت مكانيسم كنار آمدن با مشكل (Coping Mechanisms) ( بطور خودآگاه) تظاهر مي كنند را نمي توان به طور مجزا و منفرد تجزيه و تحليل كرد، بلكه انسان يك واحد بيولوژيك كامل و غيرقابل تجزيه است.  كه از نظر زيستي ـ رواني تحت تأثير قرار مي‌گيرد و از همين جا رابطه بهداشت رواني و بهداشت عمومي كه از قديم وجود داشته است بيشتر مشخص مي‌شود. نگرش به انسان به عنوان واحدي رواني زيستي در پزشكي ايران قديم ديدگاهي مشخص داشته است. بخصوص ابن سينا و رازي پيشگام اين نظريه بوده و در قرن اخير نيز اين نگرش محور اصلي عقايد روانشناسي و روانپزشكي نوين قرار گرفته است (سقراط گفته است كه علاج بيماريهاي جسماني بدون بهبود روان امكان پذير نيست).

هر يك از واكنشهاي بدن در پاسخ به استرس به خودي خود مفيد و سازنده است و انسان در برخورد با استرس و ماندن در صحنه، اماده چاره‌جويي و پاسخگويي به درگيريهايي مي شود كه به آن «جنگ و گريز» (Fight or Flight) مي گويند. چون بدن نياز به پاسخ را تشخيص مي دهد به طور خودكار در سلسله اعصاب محمل مي كند. در بين استرس ها، استرس هاي عاطفي بيشتر از انواع ديگر بيماري زا هستند و هميشه رابطه بسيار نزديك بين عوامل استرس زا و خودكشي و قتل وجود داشته است. افرادي كه داراي هدف و مسئوليت درزندگي هستند، تغذيه خوب و استراحت كافي و برنامه‌هاي ورزش و تفريح مناسب دارند سختيها را بهتر تحمل كرده و با مكانيسم‌هاي دفاعي پخته مانند فداكاري، والايش، انعطاف پذيري، معني دار كردن زندگي و برخورداري از حمايت خانوادگي و اجتماعي، آسيب پذيري كمتري را نشان مي دهند. بالعكس افراد حساس و نكته سنج كه احساس مسئوليت بيشتري مي كنند، يا افرادي كه زمينه بيماريهاي جسماني و رواني، شخصيتهاي نامتعادل، اعتماد به نفس پائيين و روابط اجتماعي كم و محدودتري دارند در مواجهه با استرس آسيب پذيري بيشتري داشته و در نتيجه بيمار مي شوند نكات فوق طرز مقابله و راههاي پيشگيري از استرس را نشان مي دهد (ميلاني فر، 1382).

 

سندرم انطباق عمومي

تحقيقات هانس سليه چگونگي تاثير استرس (فشار رواني) را بر عملكرد غدد درون ريز و تاثير مولد مترشحه غدد درون ريز بر عملكردهاي بدني و رفتار آشكار ساخته است.

سليه (1945م.) نشان داد كه تحت استرس يك نشانگان انطباق عمومي 

(General Aclaptation Syndrome) پديد مي آيد. هورمون‌هاي قشر غده فوق كليه (Adrenal Gland) مسئول اين واكنش فيزيولوژيك هستند. سليه، حيوانات متعدد را در آزمايشگاه در شرايط فشارزاي رواني قرار داد. او دريافت كه وقتي آسيب هاي محيطي يا بدني اين حيوانات را تهديد مي كند، عملكرد غدد مترشحه دروني افزايش مي‌يابد. بدين معني كه رنگ غده فوق كليه از زرد به قهوه اي تغيير مي كند، حجيم مي‌شود و شروع به رهاسازي مواد ذخيره اي خود يعني “استروئيدها” مي نمايد. وقتي كه وضعيت استرس زا از ميان مي رود، ظاهراً غده آدرنال به حالت عادي بازگشته و عملكرد عادي خود را آغاز مي كند. اما اين حالت موقتي است، زيرا چند هفته پس از آنكه حيوان بار ديگر در معرض استرس شديد و طولاني مدت قرار مي گيرد، غده آدرنال مجدداً بزرگ شده، ذخيره استروئيد خود را از دست مي دهد و سرانجام حيوان به دليل اين تخليه مي ميرد (آزاد، 1379؛ كاپلان و سادوك/ ترجمه حسن رفيعي و همكاران، 1382؛ و ميلاني فر، 1382؛ ساراسون و ساراسون/ ترجمه بهمن نجاريان و همكاران و 1382؛ كارلسون/ ترجمه مهرداد پژهان، 1380).

سليه استرس را واكنش غير اختصاصي بدن به هر گونه خواسته و نيازي مي‌دانست كه به وسيله شرايط لذت بخش يا ناخوشايند ايجاد شده است. سليه معتقد بود كه طبق تعريف مذكور، ضرورتيندارد كه استرس هميشه ناخوشايند باشد. او استرس ناخوشايند را استرس (رنج و عذاب و Distress) ناميد. پذيرش هر دو نوع استرس مستلزم تطابق است (كاپلان و سادوك/ ترجمه حسن رفيعي و همكاران، 1382).

استرس، بنا به تعريف فوق، شامل هرچيز مي شود (اعم از واقعي، نمادين، يا تصوري) كه بقاي فرد را با خطر و تهديد مواجه مي كند. واكنش بدن به استرس- به معناي ياد شده- شامل به راه انداختن مجموعه اي از پاسخ ها است كه تلاش مي كنند تا اثر عامل استرس زا را كاهش داد. بدن را به حالت اوليه بازگردانند درباره پاسخ فيزيولوژيك به استرس حاد اطلاعات زيادي به دست است،ولي آنچه كه درباره پاسخ به استرس مزمن مي دانيم بسيار كمتر است. بسياري ازعوامل استرس زا درطول يك مدت زمان طولاني رخ مي دهند و يا عواقب ديرپا و دراز مدتي دارند (كاپلان و سادوك/ ترجمه حسن رفيعي و همكاران، 1382).

تاثير عوامل استرس زا بستگي به ظرفيت جسمي هر فرد، برداشت ها و واكنش پذيري وي دارد (كارلسون/ ترجمه مهرداد پژهان، 1380).

 

واكنشهاي فيزيولوژيك به استرس

واكنشهاي فيزيولوژيك طبق نظر سليه داراي سه مرحله است كه به اختصار به شرح آن مي پردازيم:

1- مرحله اعلام خطر (Alrm Reaction): اخطار و هوشياري بدن كه خود شامل دو مرحله است:

اول مرحله شوك (Shock): كه شامل مجموعه علائمي است كه از تغييرات تعادل بدن به علت بي كفايتي گردش خون در اثر كولاپسوس عروق محيطي ناشي مي شود و هميشه با سه علامت اصلي نقصان (Hypo) توام است: نقصان فشار خون شرياني (Hypotension)، نقصان درجه حرارت بدن (Hypothermia) و نقصان حس (Hypoethesis).


نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.