ورود کاربران
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین
وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
7 نفر
اعضا :
0 نفر
مجموع :
7 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
3097
تعداد کل بازدید ها :
24894630
گزارشات سایت
فايل هاي رايگان:
105 فايل
فایل های غیر رایگان :
4,490 فايل
فایل های ويژه:
220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
2,243 كاربر
مقاله نقاشی در اکسپرسیونیسم
دسته بندي : پروژه و مقاله,هنر
حجم فایل : 50.4 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 117 صفحه
تعداد بازدید : 242 مرتبه
حجم فایل : 50.4 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 117 صفحه
تعداد بازدید : 242 مرتبه
دانلود رایگان است
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
فروشنده ی فایل
توضیحات :
عنوان : مقاله نقاشی در اکسپرسیونیسم
این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد
فهرست
مقدمه
بررسي شباهتها و ويژگيهاي مشترك رشتههاي هنري:
گرافيك سنتي و نوين
بيان آزاد و بررسي شده
در نقاشي يك استاد قديمي
مختصري در باب كلمه هنر
تعريف هنر گرافيك
كتاب چاپي
تصويرسازي (ايلوستراسيون) در اروپا و ايالات متحده
كلاسيسيسم
منريسم
باروك
روكوكو
نئوكلاسيسيسم
رومانتي سيسم
رئاليسم
امپرهسيونيسم
سمبوليسم و آرنوو
كوبيسم
سبكدادا و سوررئالسيم
كنستروكتيويسم
آبسترهاكسپرهسيونيسم
مقدمه
وي با خلاصه كردن عناصر تصويري آرام آرام توانست خط را اختراع نمايد و اين اولين گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسير تكامل بشري بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئين ها و روشهاي گوناگون زندگي، از سوي ديگر همواره سبب ايجاد حركاتي موزون و مشخص ميگرديد، انسان اوليه بر اساس آئينهايي كه خويش به آنها دست يافته بود به پرستش عناصر طبيعي ميپرداخت و براي حركات و اعمال روزمره خويش نيز آئين و روشهايي را ابداع نمود كه اين آئينها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصويري نيز همراه شد.
براي مثال انسان در پرستش آتش همواره با حركاتي موزون به دور آتش ميچرخيد و با استفاده از رنگهاي طبيعي و با الهام از طبيعت و به كمك نهادها و نشانههاي تجريدي ساخته دست خويش خود را آراسته مينمود و به گونهاي آئيني تشكر خويش خود را آراسته مينمود و به گونهاي آئيني تشكر خويش را از الهه آتش به جاي ميآورد- پس از رشد تفكر در انسان، وي توانست با الهام از اين آئينها و روشها و با تحقيق راجع به زندگي گذشتگان تمامي اين روشها را در هم آميزد و به گونهاي از هنر نمايش نزديك شود و اين آغازي بود براي حركات نمايشي كه احيا كننده آئينها و روشهاي انسانهاي گذشته بود.
اينك انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههاي زندگي توانسته هنرهاي متمايزي را پايه گذاري كند كه هر يك ريشه در همان آئينها دارند 2-گونه از اين هنرها كه همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشي و نمايش هستند.
در گذر تاريخي هنر نقاشي تا به امروز شاهد پيدايش رشته جديدي هستيم كه سر منشا آن صنعتي شدن و پيشرفتهاي روز افزون انسان امروزي بود، اين رشته همان گرافيك است كه امروزه به خدمت انسان آمده و زباني نو به نام زبان تصوير را ابداع نموده است.
در آغاز تحولات صنعتي ابداع فرايند ليتوگرافي اولين گامها در جهت تمايز گرافيك به عنوان هنري مستقل از نقاشي برداشته شد.
فرايند ليتوگرافي كه در سال 1798 م آلويس سنه فلدر-اهل باواريا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به كمال رسيد. در سالهاي آغاز سده نوزدهم، ليتوگرافي با آثار هنرمنداني چون دلاكروا و دوميه رواج يافت- چاپ گران اين فرايند را براي تهيه چاپهاي سياه و سفيد از نقشههاي برگههاي نت و تصوير سازيهاي جذاب يافتند. اين چاپها سپس به شكل منفرد يا به صورت كتابهاي صحافي شدهاي فروخته شدند كه متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرايند انتخابي براي چاپ متن و گراوور سازيهاي چوبي سياه و سفيد بود اما گرايش شديد به آن زماني حاصل شد كه اين فرايند در چاپهاي بيش از يك رنگ نيز وارد گرديد. از سوي ديگر، ليتوگرافي به دليل انطباق و تفكيكهاي رنگ خود، كه با سهولت نسبي و هزينه اندك انجام ميشد، مطلوب واقع گرديد.
در ميانه سده نوزدهم، ليتوگرافي رنگي يا كروموليتوگرافي با چاپهاي لوكس و مجلل كه در تهيه آنها تا سي و دو سنگ با رنگها و انگيزههاي مختلف به كار رفته بود، بي نهايت رواج يافت. شايد چشمگيرترين نمونههاي كروموليتوگرافي پوسترهاي تبليغاتي يك و دو ورقي باشد كه در نيمه دوم سده نوزدهم از روي سنگهاي بزرگ ليتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترين طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفيل استينلن، آلفونس موشا و هانري دو تولوزلوترك هنرمندان فرانسوي و پيشگامان عصر طلايي پوستر بودند.
بررسي شباهتها و ويژگيهاي مشترك رشتههاي هنري:
هنرها از گذشته بسيار دور اصلي ترين وسيله ارتباط بين افراد و جوامع مختلف بودهاند. زبان هنر زباني است كه حد و مرز نميشناسد و با بياني جذاب افكار انديشهها و ارزشهاي فرهنگي و هنري يك ملت را ثبت و پايدار ميسازد.
با بررسي آثار هنري نياكان خود ميتوانيم با افكار انديشهها باورها اعتقادات و تواناييهاي فني و خلاقيتهاي هنري آنان آشنا شويم و ميتوان دريافت كه كليه هنرها اعم از تجسمي، نمايش، موسيقي و ….رابطهاي تنگاتنگ با هم داشته و دارند و به عبارتي لازمه يكديگرند و هدف مشترك آنها كشف و درك زيباييها و چگونگي نمايش و انتقال مفاهيم ارزشمند آنها به ديگران به منظور توجه به عظمت خلقت است -هدف ديگري كه بين همه هنرها مشترك است خود باوري است كه با بكارگيري تواناييها و استعدادها و تسلط بر خويشتن مشاهده خواهيم كرد كه چگونه از عهده انجام امور بر ميآييم و باور خواهيم كرد كه ميتوانيم به خود متكي باشيم و نيازهاي خود و جامعه خويش را بر طرف سازيم.
مختصري در باب كلمه هنر
در زبان گذشته ما لفظ هنر بارها به كار رفته است.
ريشه آن به زبان اوستايي و از آنجا به زبان سانسكريت ميرسد اما اين گونه هم نيست كه اين لفظ دقيقا معاني هم سان با آن چه كه امروز به عنوان هنر در نظر آورده ميشود، داشته باشد. تلقي كنوني از هنر در زبان فارسي جديد به معني خاص لفظ است در حالي كه از لفظ هنر معناي علمي مراد شده است.
لفظ هنر در زبان سانسكريت تركيبي از دو كلمه (سو) و (نر يا نره) بوده است. (سو) به معني نيك و هر آن چه كه به هر حال خوب و نيك است و فضايل و كمالاتي بر آن مرتبت است و (نر يا نره) به معني زن و مرد است.
در زبان اوستايي (سين) به ها قلب شده و لفظ (سو ) به (هو)، و در تركيب به هونر كه در اوستا از صفات اهورامزدا تلقي شده است تبديل ميشود. هونر در زبان فارسي ميانه يا فارسي پهلوي نيز وارد شده است و به صورت هنر كه معني لغوي آن انسان كامل يا فرزانه است در آمده است در ادبيات دوران اسلامي ايران، هنر به معني كمال و فضيلت تلقي ميشود. اين لفظ به هيچ وجه به اين معنا كه صرفاً عبارت از: صنعتگري و يا مهارت فني باشد نبوده است.
نظرات کاربران :
نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.