ورود کاربران
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین
وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
6 نفر
اعضا :
0 نفر
مجموع :
6 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
4750
تعداد کل بازدید ها :
24896283
گزارشات سایت
فايل هاي رايگان:
105 فايل
فایل های غیر رایگان :
4,490 فايل
فایل های ويژه:
220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
2,243 كاربر
مقاله شیوه دف نوازی
دسته بندي : پروژه و مقاله,هنر
حجم فایل : 29.83 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 25 صفحه
تعداد بازدید : 242 مرتبه
حجم فایل : 29.83 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 25 صفحه
تعداد بازدید : 242 مرتبه
دانلود رایگان است
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
فروشنده ی فایل
توضیحات :
عنوان : مقاله شیوه دف نوازی
این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد
فهرست
طبقه بندي سازها
سازهاي موجود در دنياي امروز
سازهاي زهي
دستهاي كه سيم به واسطه زخمه زدن
دستهاي كه صوت به وسيله كشيدن آرشه
سازهاي بادي
پيانو
هارمونيكاي شستي دار
سازهاي زهي شستي دار
سازهاي بادي چوبي
سازهاي ضربي
سازهاي شستي دار بادي
دف
جلجل
تمبوك
جام
كسر
تنبك
گورگه
پيپه
طبلغازي
بشقابك
تبوره
طبلك
خم
شندف
طبلآويز
دمن
جرس
دايره
دايره زنگي
دراي
تيمبك
طبقه بندي سازها :
به طور كلي سازهاي موجود در دنياي امروز به سه دستهي اصلي تقسيم مي شوند.
الف – سازهاي زهي :
در اين نوع از انواع سازها توليد صوت ، توسط سيم يازه صورت ميگيرد . مهمترين نهاد در اركسترهاي قديم، و اصلي ترين هسته در اركسترهاي امروزي را « سازهاي زهي » تشكيل ميدهند.
اين دسته ، خود به چند دستهي كوچكتر تقسيم مي گردد:
1- دستهاي كه سيم به واسطه زخمه زدن، به وسيلة انگشت يا مضراب توليد صوت مي كند، مانند تار ، سه تار ، رباب، ماندلين ، بربط ، چنگ و ... كه به طور كلي اين دسته را در سازهاي زهي به نام «سازهاي زهي زخمهاي » ميشناسند.
2- دستهاي كه صوت به وسيله كشيدن آرشه بر سيم حاصل مي شود . مانند : كمانچه ،قيچك ، ويولون و ... كه نام اختصاصي اين دسته « سازهاي زهي آرشهاي » مي باشد
3- دستهاي كه با كوبيدن وسيلهي چكش مانند برروي سيم ، صوتي حاصل ميشود مانند : سنتور ، سه تار، تار، «سازهاي زهي كوبشي ».
4- دستهاي كه كوبيدن چكش روي سيم به وسيلهي نيروي مكانيكي انجام مي گردد، مانند : پيانو، هارمونيكاي شستي دار و « سازهاي زهي شستي دار»
ب- سازهاي بادي:
آن دسته از سازهائيكه صدا در آن ها به وسيلهي دميدن هوا و فوت كردن، ايجاد ميشود ، به نام «سازهاي بادي » مشهور هستند اين دسته نيز به نوبهي خود به چند شعبهي كوچكتر تقسيم ميشود:
1- «سازهاي بادي چوبي » كه از چوب «آبنوس » يا ني و خيزران ساخته شده اند . مانند : ني، سرنا ، فلوت ، هوبوا، باسون و...
2- دستهاي از سازها كه ازجنس مس ، برنج يا حتي نقرهساخته شده اند مانند: انواع شيپور ،ترومپت ، ترومبون ، ساكسيفون ، كر و ... «سازهاي بادي برنجي »
3- دستهاي مانند پيانو داراي شستي هستند و حصول صوت يا دمش هوا ، به وسيلهي نيروي مكانيكي يا الكتريكي صورت مي گيرد . اين سازها داراي لوله هاي متعدد، كوتاه و بلند هستند ودر نتيجهي دميدن هوا در اين لوله ها يا زبانه ها صداهاي گوناگون و مختلف ايجاد مي گردد. مانند : ارگ ، آكوردئون ، سازدهني ، ني انبان و ...« سازهاي شستي دار بادي »
ج- سازهاي ضربي
به اين دسته «سازهاي كوبهاي» و « آلات ايقاعي » نيز مي گويند . و همچنانكه از نامش برداشت مي شود سازهايي هستند كه به صوت از طرق مختلف وارد آوردن ضربه ، چه به وسيله دست به طور مستقيم ( مانند دف و تنبك ) و چه به وسيلهي آلتي ديگر (مانند دهل و نقاره )حاصل مي آيد.
تقسيم بندي اين دسته از سازها به شرح زير است :
1- دستهاي كه برروي آنها پوست كشيده شده و با دست يا چوب بر آن ها مي كوبند . مانند : دف ، دايره ، نقاره ،تيمپاني و ...
2- دستهاي كه بر هر دو سطح بالايي و پاييني پوست كشيده و خود ساز به صورت استوانهاي ساخته شده است و با دست يا چوب و به يك يا هر دو طرف سطوح ساز كوبند . مانند: طبل بزرگ، طبل كوچك ، دهل و ...
3- دستهاي كه ساز در اصل ، از دو تكه چوب يا فلز ساخته شده و هر دو به هم كوبيده مي شوند مانند: سنج، قاشقك ، بشقاب و ...
4- دستهاي كه به وسيله كوبيدن چكش برروي تيغه هاي فلزي ، زنگوله و غيره، اصواتي مخصوص و زنگوار حاصل مي گردد. مانند : ناقوس لوله اي .
تقسيم بندي سازهاي ضربهاي و كوبهاي از نظر مليت :
در اينجا مناسب ديديم كه سازهاي ضربهاي و كوبهاي دنيا را ، از نظر مليت در دو دستهي جديد، تحت عناوين ذيل مشخص كنيم :
الف – سازهاي ضربهاي پوستي و كوبهاي پوستي و بدون پوست با مليت غير ايراني
در اين دسته مي توان به اين سازها اشاره كرد :
1- طبلا 2- تيمپاني 3- كنگا 4- تمپو 5- تري آنگل 6- گانگ ( تام تام )7- بانگو
8- سيمبال ( سنج ) 9- مري دنگام 10- خول (دهولك ) 11- جاز 12- طبل بزرگ
13- طبل كوچك 14- مثلث 15- دايره زنگي (تمبورين)16 – قاشقك
17- گزيلوفون(زيلوفون)18- ناقوس(بلز)19- سايدارم20- هلاله
به دليل اين كه توضيح راجع به سازها را ؛ براي هنرجويان عزيز چندان ضروري ندانستيم از شرح و توضيح آن ها صرف نظر مي كنيم .
ب- سازهاي ضربهاي پوستي و كوبهاي پوستي و بدون پوست با مليت ايراني :
از اين گروه سازها مي توان به :
1- دف 13- تمبوك 25- جلجل
2- تنبك 14- كسر 26-جام
3-گورگه 15-پيپه 27-طبلغازي
4- تبوره 16-بشقابك 28- طبلك
5- خم 17-شندف 29-طبلآويز
6- دايره 18-جرس 30- دمن
7- دايره زنگي 19-دراي 31-تيمبك
8- نقاره 20- زنگ 32- كومه
9- آينه پيل 21-دهل 33- مندل
10- كوس 22- چغانه 34- سنكه
11- دمام 23-تبيره 35-تاس
12- غوغا 24- دبدبه
بين نظرات و فرضهاي گوناگوني كه در بارهي مبدأ پيدايش آلات موسيقي در جهان ، پذيرفته شده است اين عقيده بيش از همه مورد تأكيد و تأييد است كه قديمي ترين و اساسي ترين نمونه آلات موسيقي ، سازهاي ضربهاي هستند . شاخص ترين مورد كاربرد اين سازها ، در طول تاريخ آن است كه خواص وزني يك آهنگ را ( كه ميتواند به عنوان اساسي ترين اصل آن در نظر آيد )، طرح ريزي و ترسيم مي كند. ذكر اين نكته ضروري مي نمايد كه به هر صورت سازهاي ضربهاي، براي تمام فرهنگها ، چه بدوي و چه متمدن يك ساز اوليه و بومي است و در واقع هيچ جامعهي انساني وجود ندارد كه يكي دو نمونهي ساز ضربي در آن شناخته و معرفي نشده باشد .
به عنوان مثال سازهاي ضربهاي ، درموسيقي بيشتر كشورهاي آمريكاي لاتين نقش ويژه و عمدهاي را ايفا مي كنند كه اين حالت ، خود متأثر از موسيقي آفريقا است . تركيبات پيچيده از ضرب هاي اوليه و در عين حال متنوع و جالب عمده ترين ركن موسيقي آفريقا را تشكيل مي دهد به طوريكه بدون مد نظر قرار دادن اين ضرب ها ، از موسيقي مزبور جز اندكي باقي نمي ماند. با نگاهي به سير پيدايش و رشد تكامل موسيقي در كشورهاي كهن ، اين چنين استنباط مي شود كه اين پديده براي نخستين بار از خاورميانه نشأت گرفته و تاريخ مراودهي هنري كشورهاي باستاني مانند هند، يونان ، و مصر با سرزمين ايران از خصوصيات هنري ، تمدن قديم در اين خصوص سخن مي راند . موسيقي در كشورها و تمدن هاي كهن به گونههاي مختلف براي بيان احساس دروني ، مذهبي و روحاني ، رزمي و همچنين در قالب آداب و رسوم كم و بيش به چشم مي خورد و دف در اين مسير در همهي اين گونه ها به نوعي حضور داشته است . حضوري كه طبق شواهد ريشهآي عميق در تاريخ فرهنگ بشري دارد .
لغت «دف » از كلمه عبري «تف» كه به معناي زدن و كوبيدن است مشتق گشته است.
اين لفظ به زبان سومري « دوب»(Dub) تلفظ مي شود و از اين زبان وارد اكدي شده «دوپو»(Duppu) يا « توپو»( Tuppu) گرديده و از اين زبان ها وارد آرامي گشته «دوپ » (Dup) شده و بعدها در زبان عربي به «دف» (Doff) و « دف »(Daff)تبديل گشته است .
دف و ساختمان آن
همان طور كه گذشته بديهي است دف در اكثر كشورهاي جهان از ديرباز تحت نام ها وطرق نواختن مختلف معمول و متداول بوده است . در ابتدا مختصراً به بعضي از انواع دف كه امروزه در نقاط مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد، اشاره مي كنيم :
اجزاء دف به صورت زير مي باشد :
1- كمانه :
كمانه متشكل از حلقهاي چوبي ( اغلب از جنس چوب افرا) به عرض 6 تا 8 سانتيمتر و قطر دايرهاي حدود 50 تا 70 سانتيمتر مي باشد .ضخامت چوب در يك طرف كمانه كه محل اتصال گل ميخها به آن مي باشد 5/1 سانتيمتر و در سوي ديگر ، پس از انجام عمل « پخ كردن » به حدود 2 تا 3 ميلي متر مي رسد . چرا كه در غير اينصورت صداي كناره در هنگام نوازندگي خراب و كر خواهد شد .
نظرات کاربران :
نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.