ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    11 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    11 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    187
تعداد کل بازدید ها :
    24899222
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
مقاله زندگی پس از مرگ
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,الهیات
حجم فایل : 44.54 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 94 صفحه
تعداد بازدید : 185 مرتبه


دانلود رایگان است
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
امتیاز : -1

فروشنده ی فایل

maghale33
سایر فایل ها
توضیحات :

عنوان : مقاله زندگی پس از مرگ

این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد

فهرست مطالب
 
عنوان صفحه
حالت روح
موفق سؤال و جواب
مرحله پس از سؤال فرشته ها
اشكال و حل
نفخه صور
واي بر حال جهنمي ها
موفق ميزان سنجش اعمال
موقف حساب
موقف نامه هاي عمل
موقف صراط
نكاتي پيرامون عالم بهشت و دوزخ
مرحله ظاهر شدن باطنها
 
حالت روح 
 اين موجود وسطي ، نه از نظر لطافت و نازكي مثل مرتبه اول است و نه در سنگيني و كثافت چون مرتبه آخر . يك رو به بالا دارد و رويي به پايين و آن دو مرحله را به هم مرتبط مي سازد . اين مقطع وسط را (( برزخ )) مي گويند . 
جهت روشن شدن موضوع به ذكر دو مثال مي پردازيم : 
هر درختي را كه مشاهده مي كنيم يك مرتبه از مرحله دانه به مرحله درخت بودن نرسيده است . اول ، حبه را مي كارند ، رشد مي كند و درخت مي شود ، شاخ و برگ و گل مي دهد و سپس از آن گل ، ميوه پديد مي آيد . بين مرحله حبه و ميوه وجود درخت ، فاصله است . لذا مي توانيم درخت را برزخ اين دو مرحله بدانيم . 
مثال دوم : همه كواكب و ستارگان درخشان بالاي سر ما داراي نور و شعاع اند . چه خورشيد و چه ديگر ستارگان ، اين حالت را دارند اما بين زمين و اين كرات رابطه مستقيم برقرار نيست . اگر بخواهد علوي با سفلي مرتبط شود تا خير و نفع ستارگان به زمين برسد بايد حد وسط و برزخي وجود داشته باشد كه نور و شعاع ستاره ها است . خورشيد ، مستقيما" با ما مرتبط نيست بلكه شعاع آن كه برزخ بين او و زمين است بين اين دو ارتباط برقرار مي سازد . آري عادت الله و دأب و رسوم خدايي بر اين است كه به واسطه اين برزخ، مراتب را به هم مرتبط مي سازد . بر همين قاعده ، عالم كبير هم ، ارواح و اجساد دارد . ارواح ، همان جانهاي بزرگ و كلي اند . اجسام نيز كره خاك و كوه ها و معادن و درياها مي باشند . بين ارواح كليه و اجسام عنصري ، فاصله و دوري بسياري هست . قاعده‌  عقلي و صنع و حكمت الهي اقتضا دارد كه يك عالم متوسطي بين جهان ارواح و موجودات نشئه روحاني و عالم جسمانيت ايجاد شود كه نه در لطافت و نازكي مثل ارواح است و نه در ثقل و سنگيني مثل ماديات مي باشد . يك رو به عالم ارواح دارد و جهتي به جهان مادي . اين مرحله برزخ كل و مثال اكبر است چنانچه از براي هر چيزي در عالم مثال ، صورتي در عالم مادي وجود دارد . يعني هر چه اين عالم دارد يك معنا و صورتي از آن در جهان اعلي هست ولي پاكيزه تر و لطيف تر . اما فرق آن دو اين است كه جسم مادي فنا مي شود اما موجود برزخي مثالي باقي است . مثلا" در عالم مادي، جواني مي رود و پيري مي آيد اما وجود برزخي فلان درخت اصلا" خشك نمي شود و نبات و سبزه و آب آن نابود نمي گردد بلكه آنها باقي به بقاُء الله هستند اما مواد عنصري و اجسام مادي به علت دنيوي بودن و تعلق به دار فنا و زوال ، از بين مي روند . 
پس در صقع عالم كبير هم اين مبنا رعايت شده است و موجودات برزخي ، رابط بين روح مطلق و جسم مطلق اند. انسان هم به عنوان موجود عالم هستي همين گونه است يعني روحي دارد و بدني . اين بدن كثيف و مزبله با روح شريف علوي و عالي مقام و داراي شأن « نفخت فيه من روحي» خيلي فاصله دارد . پس چگونه بايد اين نفس شريف آسماني و كبوتر عالم قدس را با بدن عنصري و مادي مرتبط كرد ؟ بايد بين روح لطيف انسان و بدن مادي او يك بدن ديگري نيز وجود داشته باشد كه لطيف تر از بدن عنصري باشد و آن بدن برزخي يا قالب مثالي است كه از اول تكون و خلقت با ما هست . الان هم كه حيات داريم روح ما علاقه و تعلق اوليه اش به آن بدن برزخي است و به واسطه او با بدن عنصري مرتبط مي شود. اما چرا بدن مثالي و واسطه اي مخفي و پنهان است و آنچه ديدني مي باشد مادي است ؟
علتش آن است كه ما دائما" سرگرم به دنياييم و اشتغالات مفرط داريم .كثرت مشاغل مادي و سرگرمي هاي عالم طبيعي ، مانع از اين است كه انسان به خود برسد و به حقيقت خويش پي برد اما گاهي كه مشغله و گرفتاري كم مي شود آن بدن برزخي نمايان مي گردد . مثلا" به هنگام خواب ، چون مقداري از عوالم مادي بركناريم آن بدن نمايان مي شود . با آن بدن خواب مي بينيم ، مي رويم و مي آييم ، حرف مي زنيم . در غير خواب نيز اگر قادر شويم روح را از اشتغال به بدن مادي منصرف كنيم و به قول ابن سينا باز هم ممكن است روح به بدن مثالي توجه بيشتري كند و حرف بزند و بعضي چيزها را نيز بيان كند اما عملي شدن اين كار عمدتا وقتي است كه بدن طبيعي به كلي از كار بيفتد و روح از آن مفارقت كند لذا بايد تعلق آن به بدن مثالي قوي تر بشود زيرا الان هم تعلق وجود دارد ولي تعلقي ضعيف . پس اگر روح ابتدا به بدن مثالي تعلق نداشته باشد بعدا" هم نمي تواند به آن تعلق گيرد . اين است كه ائمه اطهار _ عليهم السلام _ فرموده اند : ارواح مومنين و شيعيان ما پس از ارتحال و مفارقت از اين عالم ، به بدن  مثالي تعلق مي گيرد و سپس در غرفه هاي بهشتي جاي مي‌گيرند . 
امام صادق (ع) در اصول كافي مي فرمايد : « ان ارواح المومنين في حجرات في الجنه يا كلون طعامها و يشربون من شرابها و يقولون ربنا اقم لنا الساعه و انجزلنا ما وعدتنا و الحق آخرنا باولنا» 
يعني : مومنين و پيروان ما پس از مردن ، روحهايشان با آن بدن مثالي در حجره ها و غرفه هاي بهشت ، منزل مي گيرند ، از غذاهاي آن بهشت مي خورند و از آبهاي آن مي نوشند و ضمنا" عرض مي كنند كه بارالها اين كم است و ما بهشت عالم آخرت و نعيم ابدي و دائمي را مي خواهيم . بارالها روز قيامت را به پاي دار و مارا به محشر و كبرا وارد كن و آنچه را در دنيا به ما وعده دادي به انجام برسان . 
دقت كنيد كه اين بهشت عالم برزخ است ولي مومنين ، آن بهشت اصلي و اخروي را مي خواهند . آنجا  چيزهايي دارد كه اينجا نيست . مثلا" در آخرت ، حوريه است ولي شايد در برزخ نباشند . اين است كه مي گويند : خدايا ما آن بهشت را مي خواهيم . خدايا ! عجالتا" به اين جايگاه رسيده ايم اما رفقا و دوستان و عقب مانده هاي قافله را هم به ما برسان . يعني به همين جايي كه اكنون هستيم آنان را نيز برسان . 
در حديث ديگري آمده است : وقتي مومني رحلت مي كند روحش به حلقه و محفل مومنين كه در بهشت برزخي اند وارد مي شود و آنها از وي مي پرسند كه رفقا و دوستان دنيوي ما مثلا" فلان كس ، فلان همسايه ، در چه حاليست ؟ اگر او بگويد كه زنده است ، اميدوار مي‌شوند كه ان‌شا‌ءالله به سعادت خواهد رسيد و به آنها ملحق خواهد شد و اگر بگويد مدتهاست از دنيا رفته ، افسوس و اندوه مي خودند كه آه ! سقوط كرده و بدبخت شده است زيرا اگر خوشبخت و سعادتمند بود در محفل ما وارد مي شد . معلوم مي شود آن بيچاره به جاي بدي رفته است . 
حالت روح 
روح پس از مفارقت از بدن جسماني و عنصري ، كاملا" به بدن برزخي و قالب مثالي تعلق ميگيرد . تفضيل مطلب اين كه سنت الهي چنين است كه در جهان خلقت ، بين مراتب لطيف و ثقيل ، حد وسطي قرار داده شده است . اين موجود وسطي ، نه از نظر لطافت و نازكي مثل مرتبه اول است و نه در سنگيني و كثافت چون مرتبه آخر . يك رو به بالا دارد و رويي به پايين و آن دو مرحله را به هم مرتبط مي سازد . اين مقطع وسط را (( برزخ )) مي گويند . 

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.