ads ads
ورود کاربران

نام کاربری :

رمز عبور :

مرا به خاطر بسپار
فایل های مرتبط
کاربران آنلاین

وضعيت آنلاين ها :
ميهمان :
    4 نفر
اعضا :
    0 نفر
مجموع :
    4 نفر
آمار بازديد :
بازدید های امروز :
    170
تعداد کل بازدید ها :
    24899205
گزارشات سایت

فايل هاي رايگان:
    105 فايل
فایل های غیر رایگان :
    4,490 فايل
فایل های ويژه:
    220 فايل
مجموع كاربران ويژه :
    0 كاربر
مجموع کاربران عادي :
    2,244 كاربر
تحقیق پیدایش تصور ناسازگاری علم و دین
screenshot
دسته بندي : پروژه و مقاله,الهیات
حجم فایل : 16.07 كيلوبايت
فرمت فايل هاي فشرده : word
تعداد صفحات : 24 صفحه
تعداد بازدید : 152 مرتبه


دانلود رایگان است
برای دریافت فایل بروی دانلود کلیک کنید
امتیاز : 1

فروشنده ی فایل

maghale33
سایر فایل ها
توضیحات :

عنوان : تحقیق پیدایش تصور ناسازگاری علم و دین

این فایل با فرمت word و آماده پرینت می باشد

 
فهرست مطالب
 
عنوان صفحه
مقدمه
پيدايش تصور ناسازگاري علم و دين 1
معناي علم و دين 1
تقسيم دورانهاي جامعه 2
كتابهاي كليسا قابل قبول نبود 2
آيات قرآن در زمينه‌ي علوم مختلف 3
رابطه علم و معجزه 4
چگونه علمي  در اسلام واجب است 6
نظري به تاريخ علوم در اسلام 8
تاريخ علوم اسلام در كتاب 10
نمونه هايي از آراء و پيشرفتهاي علمي مسلمين 12 
 
 
بسم رب الشهداء و الصديقين
بخش اول: پيدايش تصور ناسازگاري علم و دين
از بحران هاي خطرناك فكري و عقيدتي نسل جديد، تصور ناسازگاري دين و دانش است. كارگزاران اين انديشه‌ي موهوم، مردم و بخصوص نسل جوان را با آب و تاب فراوان به كنار گذاشتن اعتقادات و آداب ديني و بي اعتنايي و بي بند و باري نسبت به مسائل مذهبي فرا خوانند و چنين مي پندارند كه وقتي جامعه مي تواند در دانش و تمدن پيشرفت كند كه دست از عقايد ديني برداشته و مباني مذهبي را در هم بشكند.
بخش دوم: معناي علم و دين
 چه شناخت جهان هر چه اصولي تر باشد آنچنان كه يقين بيشتري ايجاد كند، بهتر مي تواند، نظم و هماهنگي و استحكام و آراستگي جهان را معرفي كند و به سوي خداي بينا و بصير و مدبر رهنمون باشد. بنابراين، بزرگترين راهنماي ايمان به خدا همين علوم طبيعي و تجربي است. با وجود اين، گاهي با كمال تأسف از دين چنين تعبير مي كنند دين يك سلسله مطالبي است كه با عقل و منطق قابل توجيه و سازگار نيست و به قول نهرو يكي از استادان اروپايي خود نقل مي كند: دين عبارت از ايمان داشتن به مطالبي است كه علم از پذيرش آنها خودداري مي كند.
بخش سوم: تقسيم دورانهاي جامعه
جمعي به اصطلاح جامعه شناس تحققي و اثباتي، از قبيل «اگوست كنت» و پيروان وي، دين را با 2 درجه فاصله از علم قرار داده اند و چنين پنداشته اند كه بشر از دوران دين و توجه به افسانه ها و خرافات به دوران فلسفه پا گذاشته و پديده هاي جهان را از طريق فكر و عقل محص (بدون كمك تجربه و مشاهده) توصيه نموده است و پس از طي اين دوران طولاني بار ديگر از دوران فلسفه پا به دوران علم گذاشته است و تنها تجربه را راه وصول به واقعيات شناخته است، در نتيجه به قول آنان دوران علم و تجربه 2 مرحله از دوران دين مترقي تر است.
بخش چهارم: كتابهاي كليسا قابل قبول نبود
گذشته از رفتار ناهنجار و خفقان عمومي مطالبي كه بنام مطالب ديني در كتابها نوشته شده بود از نظر دانشمندان سبك و بي معني مي نمود، و از اين نظر عقيده آنانرا به اين مطالب سست مي كرد:
در كتاب تورات موجود چنين مي خوانيم:
1- آدم حرف شيطان را شنيد و با خوردن از درخت، عقل يافت و به خوبي و بدي پي برد با اينكه خدا گفته بود نخور كه خواهي مرد.
2- خدا به آدم و هوا گفت كي به شما فهماند كه ؟؟ هستيد، آيا از درخت خورده ايد؟ براي اينكه ممكن است پي درخت زندگي رود و از آن هم بخورد و ديگر مرگ نداشته باشد. ناچار او را از بهشت بيرون كرد.
3- خدا در كنار دريا با يعقوب كشتي گرفت و يعقوب او را به زمين كوفت. يا در انجيل مي خوانيم «وقتي عيسي به آسمان رفت در سمت راست خدا جلوس كرد».
آيات قرآن در زمينه‌ي علوم مختلف
قرآن در زمينه مسائل علمي تجربي پيش بيني ها و اشاراتي دارد و مخصوصاً توجه به آراء موجود فلاسفه و دانشمندان آن زمان، اين پيش بيني ها بسيار ارزنده و قابل توجه است،‌و خود يك نوع معجزه محسوب مي شود و ما اكنون نمونه هايي از اين آيات علمي را در زمينه هاي مختلف از نظر مي گذرانيم:
الف) در زمينه خلقت جهان
اولم يرالذين كفروا ان السماوات و الارض كانتا رتقا فقتناهما (سورة انبياء – 30)
آيا مردمي كه حق را انكار كردند و كافر شدند توجه نكرده اند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند و ما آنها را از هم جدا ساختيم.
مقصود:
شايد بتوان از اين آيه استفاده كرد كه روزگاري تمام كرات آسماني بصورت توده اي به هم پيوسته بوده اند و رفته رفته بدينگونه درآمده اند.
 
ب) ارتباط كرات آسماني:
الله الذي رفع السماوات بغير عمد ترونها (سورة رعد – 2)
خداست كه آسمانها را بدون ستوني كه آنرا ببينيد برافراشت.
مقصود: ممكن است از اين آيه استفاده كنيم كه كرات آسماني بوسيله نيرويي نامرئي به يكديگر مرتبط هستند و اين همان نيروي جاذبه عمومي به انضمام نيروي گريز از مركز است.
ج) حركت زمين: الم يجعل الارض مهاداً (سورة نبأ – 6)
آيا ما زمين را همچون گهواره اي براي شما قرار نداديم؟
مقصود: شايد از تعبير «مهاد» كه به معني گهواره و جاي آسايش است، بتوان نتيجه گرفت، همانگونه كه گهواره حركت مي كند و با وجود اين محيطي آرام براي استراحت كودك به وجود مي آورد، به همين گونه زمين در حال حركت است. اما براي مردميكه بر پشت زمين زندگي مي كنند بسيار آرام و آسوده به نظر مي رسد.
رابطه علم و معجزه
از مسائلي كه جمعي از خرده گيران در زمينه اديان مطرح مي كنند، آن است كه معمولاً در هر دين آسماني سخن از معجزه به ميان مي آيد و داستانهايي دربارة آنها و پيشوايان دين بيان مي شود كه بر خلاف عادت است و مردم معمولي از آوردن آن ناتوانند، و اصولاً معناي معجزه هم همين است كه پيامبران براي اثبات حقانيت خود كارهايي انجام مي دهند كه ديگران نمي توانند چنين كارهايي را انجام دهند و بدين ترتيب مردم متوجه مي شوند كه پيغمبران قدرتي مافوق بشر دارند و از طرف خدا تأييد شده اند و اين خداي تواناست كه براي حمايت و اثبات راستگويي و حقيقت آنان چنين اموري را بر دست آنان جاري مي كند.
اكنون در زمينه معجزه بحثهاي فراواني است، اما آنچه به اين مقاله مربوط است رابطه علم و معجزه است يعني چگونه معجزات انبياء با قوانين علمي قابل توجيه است؟ ممكن است ايراد را بدينگونه بيان كنيم:
ما مي دانيم كه قوانين علمي    ثابت و لايتغيري هستند كه همين ثبات و دوام آنها پايه ايجاد صنايع و اختراعات گوناگون شده است، با آنكه در زمينة معجزه قوانين علمي نقض شده است و اين اصول ثابت در هم ريخته شده و چون ما پذيرفته ايم كه علم لايتغير است، پس بايد در واقعيت اين معجزات ترديد كنيم و دامنه اين ترديد به خود اديان و اصول و مباني آن هم مي كشد. 
به عنوان مثال:‌در قرآن مي خوانيم كه معجزه حضرت موسي عصايي بود كه آنرا روي زمين مي انداخت و تبديل به اژدهاي خطرناكي مي شد كه همه را به وحشت مي انداخت، يا آنكه اصولاً يك تكه چوب از نظر قوانين طبيعي و فيزيولوژي و زيست شناسي قابل تبديل به يك حيوان نيرومند و عظيم زنده نيست.
و ما اگر قبول كنيم كه چنين اموري امكان دارد و واقع شده بايد اصل عليت را بكلي به هم بزنيم و قبول كنيم كه ممكن است معلولي بدون هيچ گونه علتي وجود پيدا كند و اين موضوعي است كه هيچ دانشمندي نمي تواند زير بار آن برود.
چگونه علمي در اسلامي واجب است؟
ارزش دانش در اسلام قابل ترديد نيست، و ما در ضمن نمونه هايي از آيات و روايات كه بيان شد امتياز و برتري دانشمندان را شناخته ايم كه تحصيل علم به عنوان يك فرضيه در كنار ساير فرائض اسلامي بر همه‌ي مردم مسلمانان واجب شده است. در اين بخش مي خواهيم بدانيم آيا علمي كه در اسلام واجب شده است كدام است، آيا مربوط به علمي مفهومي است؟ و اگر چنين است كدام يك از رشته هاي علوم است؟ و يا اصلاً علم به معناي عام آن در هر رشته كه باشد مورد نظر اسلام است و بدان سفارش شده و مردم مسلمان به فراگرفتن آن تشويق شده اند؟ براي روشن شدن اين بحث از چند راه سخن مي گوييم.

نظرات کاربران :

نظری توسط کاربران ثبت نشده است.
شما هم می توانید در مورد این فایل نظر دهید.
کاربر گرامی، لطفاً توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظرات شما درباره ی این محصول در نظر گرفته شده است. در صورتی که سوالی در رابطه با این محصول دارید یا نیازمند مشاوره هستید، فقط از طریق تماس تلفنی با بخش مشاوره اقدام نمایید.
کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً لاگین نمایید.